بصیرت از دیدگاه رهبری، بیداری اسلامی
بیداری اسلامی و حمایت از جنبش 99%
درباره وبلاگ


این وبلاگ بر آن هست تا جنبش بیداری اسلامی در سراسر دنیا را حمایت کند پس با ما همراه باشید.

پيوندها
افزایش تضمینی بازدید - افزایش پیج رنک
چاپار
سنگر دفاع از آرمانها
دانلود رایگان
ردیاب خودرو

تبادل صحبتهای ناگفته
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بصیرت از دیدگاه رهبری، بیداری اسلامی و آدرس ellahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 72
بازدید هفته : 369
بازدید ماه : 357
بازدید کل : 57610
تعداد مطالب : 181
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


فال امروز


<-PollName->

<-PollItems->

Check Page Rank of your Web site pages instantly:

This page rank checking tool is powered by Page Rank Checker service

نويسندگان
علی علیکرمی

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 11:22 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 11:21 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 11:20 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 11:18 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 11:16 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 11:1 :: نويسنده : علی علیکرمی

دادستان تهران از رسیدگی به 12 هزار برگ از پرونده فساد اقتصادی سه هزار میلیاردی خبر داد و افزود: برادران خسروی پس از یک دهه فعالیت میلیاردها تومان درآمد نامشروع کسب کرده اند.

به گزارش خبرنگار مهر، عباس جعفری دولت آبادی ساعت 9:35 روز شنبه در نخستین جلسه رسیدگی به متهمان پرونده فساد مالی سه هزار میلیاردی در جایگاه دادستان قرار گرفت و با اشاره  به بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در مورد مبارزه با فساد گفت: شرکت توسعه سرمایه گذاری امیرمنصور آریا که توسط چهار فرزند آریای بزرگ اداره می شده اقدام به تاسیس شرکت آب معدنی داماش با دریافت وام‌های مختلف کرده اند.

وی افزود: این افراد در گام اول برای تسریع در روند اهداف اقتصادی خود ارتباطات ناصحیح با عناصر سیاسی و اجرایی همراه با پرداخت رشوه داشتند که این نوع کسب ثروت به کام آنها شیرین آمد.

دادستان تهران اظهار داشت: شرکت توسعه سرمایه گذاری امیرمنصور آریا در سال 1385 ایجاد شد. اسناد موجود نشان می دهد آنها ده‌ها مورد پرداخت رشوه به کارکنان دولت و برخی دستگاه‌های اجرایی با عناوین مختلف داشته اند و با رهبری مه‌آفرید امیرخسروی چندین هزار میلیارد تومان ثروت نامشروع کسب کردند. پس از کشف جرم ضرورت داشت تا وضعیت پرونده در زمینه وام‌ها، زمین‌ها، مالیات، صادرات، واردات، سرمایه و ... این شرکت دقیق رسیدگی شود.

جعفری دولت‌آبادی گفت: تیم‌های متعدد قضائی تشکیل شد و این پرونده که مصداق باند سازمان یافته و اخلال در امنیت اقتصادی بود مهرماه سال جاری از دادسرای اهواز به دادسرای منتقل و پس از چهار ماه رسیدگی 33 جلد پرونده و 12 هزار برگ کیفرخواست و محتویات پرونده تشکیل شد.

به گزارش مهر، هم اکنون متن کیفرخواست توسط نماینده دادستان تهران در حال قرائت است.

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:55 :: نويسنده : علی علیکرمی

مین حسنی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علم‌و‌صنعت در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، با اعلام این خبر گفت: مراسم اربعین شهید مصطفی احمدی‌روشن فردا یکشنبه 30 بهمن با سخنرانی حجت‌الاسلام محمد محمدیان رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها و غلامعلی حدادعادل نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی برگزار می‌شود.

در این مراسم پدر شهید احمدی‌روشن حضور خواهد داشت.به گفته وی، این مراسم پس از نماز ظهر و عصر در مسجدالشهداء دانشگاه علم و صنعت برگزار خواهد شد.

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:53 :: نويسنده : علی علیکرمی

هر که "صاحب عقل" باشد آگه است

"انتخابات خطیر"ی در ره است

"دی" گذشت و بهره ما "پند" شد

چشم "دشمن" خیره بر "اسفند" شد

در "تلافی" عزم را جزما گرفت

قصد بر" آشوب "و شر حتما گرفت

"خصم" پندارد" قوی" – قاهر شده ست

با "تمام قدرت" اش "ظاهر" شده ست

آنچه در "اسفند" امری حادث است

"انتخابات "مهم "مجلس" است

شاکل و" شاخص "عروج است و" سقوط"

چهره "احزاب"- افراد و "خطوط"

هرکه دارد "دغدغه" بهر" نظام"

جهد و سعی اش:" حفظ وحدت"-انسجام

تکیه بر" عقل ولایی" می کند

در" اصول "اش دین" گرایی" می کند

کار بار این جهان "فتنه" وش است

"منطقه" درگیر خون و" آتش" است

در" بلاد" دیگر است "وحشی": حیات

"کشور" ما "امن" و ایمن- "با ثبات"

حیف باشد گر "تغافل" رخ دهد

"شر" به ما با "لحن بد" پاسخ دهد

از"خطر" بایست دوری و "حذر"

"دولت" و "ملت" کنار یکدگر

ای خوشا چون "قوم پیغمبر" شدن

تحت امر" حضرت رهبر" شدن

از" نژاد "عشق بودن- "احمدی"

"پاک" و البته همیشه" بی بدی"

"انحراف "از اصل حکم اش: دوری است

وقت" موضع" از "رییس جمهوری" است

"عزل" او "درخواست "و این بود:" کف"

"فتنه" او را داشت در میدان : "هدف"

گرچه "حق "بود و لیکن با" صداع"

"رهبری "کردند از ایشان" دفاع"

نقل "دشمن "، "دوست "حرف و گفت شد

آن" هزینه "ها همه "هنگفت" شد

"پاسخ"ی باید" درست" و حق کنون

"انحراف" از" فتنه" چون آمد برون؟

بحث "ریزش" نیست اصل "قصه" چیست

شد" جری "دشمن واین" تقصیر" کیست؟

مغز" نغز" و عاری از هر" پوست" شد

"مردم "ایران "ولایت دوست" شد

"حافظ میراث" شیعی "امام"

عاشق "رهبر"- فدایی "نظام"

هر که عارف "غور" در این" بکر" کرد

"عاقلانه" – عاشقانه "فکر" کرد...

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:51 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:38 :: نويسنده : علی علیکرمی

به کدامین گناه تو را در میدان التحریر و اللولو و ارتفاعات سینا و قدس شریف به مسلخ می‌کشند؟!

آیا این ظالمان یزید‌صفت زمانه، هنوز بعد از ۱۴۰۰ سال باور ندارند آیه ۳۲ سوره توبه را که :

"می‌خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند، ولی خداوند نمی‌گذارد، تا نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش‌نیاید."

آیا هنوز زمان حرکت ملت‌ها و بیداری امت‌های آزاده فرا نرسیده‌است ؟

آیا هنوز بر ظلمی که به فرزندان بحرین ، مصر، یمن، تونس، لیبی و غزه می‌رود شک دارید ؟!!

به راستی  "شما ر ا چه شده است ؟ که  در راه خدا و برای رهایی مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شده اند، پیکار نمی‌کنید. " (آیه۷۵ سوره نساء)

و شما ای فرزندان آزاده  بحرین، مصر، یمن، تونس، لیبی وغزه!

خیالتان راحت... ما دانش‌آموزان قطره قطره خون شما را پرچم عدالت‌خواهی می‌کنیم و رویای شیوخ نفتی را به کابوس شب‌های  این مستکبران  بدل خواهیم‌کرد!

نمی‌گذاریم کاخ‌نشینان عربی، صدای فریاد شما را پشت "العربیه" و "الجزیره"‌شان خفه کنند.

کاری می‌کنیم که صفحه صفحه تلویزیون‌هایشان مرثیه گلوله‌های سربی ظالمان نفت‌خور و پیکر سوراخ سوراخ و جمجمه از‌هم‌پاشیده برادرانتان را زمزمه کنند!

دشمنان بدانند که مشت هایمان در دفاع از همکلاسی‌هایمان، سنگ است و دعاها و توسل‌های ما بدرقه راه‌شان.

آغاز راهمان "پاسداشت شهدای بیداری اسلامی" به همراه ارسال صدها هزار نامه اعتراز‌آمیز به مجامع بین‌المللی و مکان آغاز‌‌مان جوار حرم مطهر رضوی است.

.

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:26 :: نويسنده : علی علیکرمی

نور است در هر ذره ای، ما نور نور نور تو
تو خضر راه عاشقان، ما موسی ای در طور تو
در طور نوری دیده ام، نور عبوری دیده ام
در ذره شوری دیده ام، این ذره و این شور تو
از خویش دورم این زمان، محو حضورم این زمان
لبریز نورم این زمان، پاینده بادا نور تو
بگشای راه بسته را، بنواز جان خسته را
بشکن دوباره هسته را، عشق است تا منظور تو
ما اهل صلیم و صفا، ماییم از درد و دوا
خورشید می خواند نوا، با زخمه تنبور تو
می ریزد این بن بست ها، با فکر ها با دست ها
تلخند این بدمست ها، شیرین شده انگور تو
ای دشمن بنیان ما، ای رهزن ایمان ما
هر روز هر شب آتشی، سر می زند از گور تو
فردای نورانی نگر، دلهای قرآنی نگر
ایران ایمانی نگر، هورا دل مسرور تو
آب است و خاک است و هوا، نور است و عشق است و صفا
شور نطنز و اصفهان، در گوشه ماهور تو!

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:20 :: نويسنده : علی علیکرمی

مرگ بن لادن با کسب 128 رای از میان 247 رای شرکت کنندگان در نظرسنجی سالانه خبرگزاری آسوشیتدپرس در جایگاه نخست پر بیننده‌ترین اخبار سال ۲۰۱۱ قرار گرفت. فاجعه سونامی ژاپن با کسب 60 رای دوم شد. جایگاه سوم این نظرسنجی به اخبار مربوط به جنبش مردمی بیداری اسلامی که آفریقای شمالی و خاورمیانه را تحت تاثیرقرار داد، اختصاص یافت.

در همین حال بحران اقتصادی اتحادیه اروپا خبری بود که جایگاه چهارم را در میان اخبار پربازدید سال 2011 به خود اختصاص داد.
این در حالیست که در سال گذشته جریان نشت نفت در خلیج مکزیک به عنوان پر بیننده‌ترین خبر مطرح شد و برنامه‌های باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در خصوص بهداشت و درمان در این کشور جایگاه دوم را کسب کرد. انتخابات میان دوره‌ای آمریکا نیز در این نظرسنجی سوم شد.

طبق نظر سنجی خبرگزاری اسوشیتدپرس، ۱۰ خبر برتر و پربیننده سال ۲۰۱۱ عبارت است از:
 
1- کشته شدن اسامه بن لادن
 
اسامه بن لادن که توسط ارتش آمریکا به مدت حدود یک دهه تحت تعقیب بود در ماه مه توسط یک تیم نیروهای ویژه آمریکایی در شهر ابیت آباد در نزدیکی اسلام آباد کشته و جسدش ساعاتی بعد به دریا انداخته شد.
 
2- زلزله و سونامی ژاپن
 
زلزله‌ 9 ریشتری شمال شرق ژاپن در ماه مارس و سونامی وحشتناک پس از آن آسیب‌های بسیاری را به بار آورد. طی این زلزله نزدیک به 20 هزار نفر در این کشور کشته و یا ناپدید شدند. خسارت‌های وارده به ژاپن در اثر زلزله و سونامی حدود 218 میلیارد دلار تخمین زده شده است. سونامی در ژاپن به بحران هسته‌ای وحشتناکی در این کشور منجر شد که هنوز نیز در صدر اخبار ژاپن قرار دارد. به دنبال از کار افتادن سیستم تهویه یک نیروگاه هسته‌ای در ژاپن امواج رادیو اکتیو در منطقه منتشر شد و حدود100 هزار نفر مناطق مسکونی مجاور نیروگاه فوکوشیما را تخلیه کردند.
 
3- بیداری اسلامی
 
بیداری اسلامی با تظاهرات‌ مردمی در تونس آغاز شد و ظرف مدت کمی به فروپاشی حکومت بن علی، رئیس جمهوری سابق این کشور منجر شد. بهار عربی با سرعت فزاینده در منطقه گسترش یافت و به بروز انقلاب در مصر انجامید. در نتیجه این انقلاب حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر از سمت خود برکنار و به زندان منتقل شد. پس از آن نوبت به لیبی رسید که شاهد تاثیرپذیری از جریان بیداری اسلامی باشد. در لیبی مردم در نهایت پس از درگیری‌های بسیار موفق شدند معمر قذافی، دیکتاتور سابق این کشور را برکنار کنند. تاثیرات بهار عربی در کشورهایی نظیر بحرین و یمن نیز قابل ملاحظه بود و مردم معترض در این کشورها دست به تظاهرات‌های گسترده‌ای علیه دیکتاتورهای این کشورها زدند.
 
4-بحران مالی و اقتصادی اروپا
 
اتحادیه اروپا با یک بحران مالی بسیار جدی مواجه شد، در یونان طرح‌های ریاضتی دولت ریاضتی منجر به اعتصاب، اعتراض و شورش‌های بسیاری شد و در همین حال اوضاع بحرانی اقتصادی در ایتالیا باعث شد سیلویو برلوسکنی، نخست وزیر این کشور از سمتش کناره گیری کنند. فرانسه و آلمان نیز برای رهایی از بحران اقتصادی اتحادیه اروپا تلاش‌های بسیاری به عمل آوردند و در همین حال انگلیس خواستار اعمال تغییرات در رویکرد اقتصادی و پولی اتحادیه اروپا شد که منجر به افزایش شکاف در اتحادیه اروپا و درگیری لفظی میان آلمان و فرانسه با انگلیس شد.
 
5- بحران مالی آمریکا
 
اوضاع اقتصادی آمریکا دچار مشکلات و بحران جدی شد به طوری که نرخ بیکاری در این کشور به بالاترین حد خود رسید و بیکاری و عدم ثبات بازارها در آمریکا باعث شد موجی از نارضایتی در میان مردم این کشور به راه بیفتد. این نارضایتی ها به بحران بزرگی در آمریکا تبدیل شد که تا کنون ادامه دارد.
 
6- رسوایی اخلاقی در دانشگاه "پن استیت"
 
از دیگر اخبار پر بازدید سال 2011 رسوایی اخلاقی در دانشگاه "پن استیت" بود. "جری ساندوسکی"، یکی از دستیاران جو پاترلو، مربی سابق فوتبال این دانشگاه به تجاوز به 10 پسر متهم شد.
 
7- فروپاشی حکومت قذافی در لیبی
 
معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی پس از 42 سال حضور در راس قدرت در این کشور و سابقه حکومتی خشونت بار در نهایت توسط مردم این کشور از حکومت برکنار شد. تظاهرکنندگان ضد دولتی به دنبال هشت ماه درگیری دراین کشور با نیروهای دولتی با حمایت سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) موفق شدند رژیم قذافی را از میان بردارند و قذافی در نهایت در روستایی که به دنیا آمده بود توسط انقلابیون دستگیر و کشته شد.
 
8- اختلاف در کنگره آمریکا
اختلافات حزبی در کنگره آمریکا به اختلافات در مسایل مالی منجر شد. این اختلاف‌ها بر سر سقف بدهی‌های آمریکا بود و منجر به تنزل رتبه مالی این کشور شد. جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان آمریکا طرح خود را برای کاهش کسری بودجه کلان و افزایش سطح استقراض دولت فدرال تصویب کردند، اما این مصوبه با مخالفت باراک اوباما و اکثریت دموکرات در مجلس سنا مواجه شد.
 
9- جنبش اشغال وال استریت
 
این جنبش در هفدهم سپتامبر به دنبال اعتراض‌های گسترده در نیویورک در نزدیکی منطقه اقتصادی وال استریت آغاز شد و طی مدت چند هفته به شهرهای دیگر آمریکا و حتی به کشورهای دیگر نیز کشیده شد. این جنبش خود را به عنوان حرکتی بدون رهبر و به علت تقاضاهای مردمی مطرح کرد.
 
10- ترور "گابریل گیفوردز"
 
عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا در حمله یک فرد مسلح در منطقه "تاکسون" در ایالت آریزونای آمریکا بر اثر اصابت گلوله به سرش زخمی شد و در شرایط بحرانی قرار گرفت. شش تن دیگر از جمله یک قاضی فدرال و یک کودک 9 ساله در این تیراندازی کشته شدند. گیفوردز 40 ساله اولین زن یهودی است که از آریزونا در سال 2006 وارد کنگره شد.

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:18 :: نويسنده : علی علیکرمی

ده‌ها هزار نفر از مردم بحرین روز گذشته مراسم خاکسپاری 4 کشته شده تظاهرات روز پنجشنبه این کشور را در حالی برگزار کردند که تانک‌‌‌ها و نیروهای نظامی، خیابان‌های منامه را قرق کرده‌اند.

نیروهای امنیتی بحرین روز پنجشنبه برای سرکوب تظاهرات مردم این کشور که خواستار اصلاحات سیاسی و حقوق برابر برای همه اقوام بودند از خشونت بسیاری استفاده کردند که باعث کشته شدن حداقل 4 نفر و زخمی شدن بیش از 150 نفر دیگر از جمله تعداد زیادی زن و کودک شد. گزارش‌ها نشان می‌دهد که صدها نیروی نظامی و امنیتی یمن روز پنجشنبه به تجمع آرام مردم در میدان لؤلؤ(مروارید) پایتخت حمله و از هر وسیله‌ای از جمله چماق و گاز اشک‌آور برای متفرق کردن آنها استفاده کردند.

مردم عزادار بحرین درحالی‌که پلاکاردهایی علیه خاندان حاکم آل‌خلیفه در دست داشتند با شعار «انقلاب انقلاب تا پیروزی» اعلام کردند که حاضرند برای ایجاد تغییرات در کشورشان جانشان را فدا کنند. این در حالی است که گزارش‌ها نشان می‌دهد دستور وزیر بهداشت بحرین برای استفاده‌نشدن از خودروهای اورژانس برای انتقال مجروحان درگیری‌های این کشور باعث تظاهرات اعتراض‌آمیز بیش از 4هزار پزشک و پرستار شده است.

در جریان ناآرامی‌های کم نظیر اخیر بحرین که از هفته گذشته آغاز شده تاکنون براساس آمارهای رسمی حداقل 7 نفر کشته و بیش از 230 نفر دیگر به‌شدت مجروح شده‌اند. روز پنجشنبه به‌دنبال حمله نیروهای امنیتی به معترضان در این کشور، تانک‌ها و خودروهای زرهی ارتش در خیابان‌های منامه، پایتخت این کشور مستقر شدند و نیروهای نظامی با برپایی پست‌های ایست‌بازرسی تلاش کردند از گسترش ناآرامی‌ها در این کشور کوچک حاشیه جنوبی خلیج‌فارس جلوگیری کنند.

علاوه بر این دولت بحرین با نگرانی از اعتراضات اکثریت شیعه این کشور برگزاری هر نوع تجمع در این کشور را ممنوع کرده است. گفته می‌شود دولت همچنین شبکه اینترنت را برای جلوگیری از دسترسی کاربران به‌شدت مختل کرده است.
سرکوب شدید مردم بحرین که بیش از 70درصد جمعیت آن را شیعیان تشکیل می‌دهند اکنون باعث افزایش ناآرامی‌ها در این کشور شده و درخواست اولیه معترضان برای اصلاح قانون اساسی و حقوق برابر برای شیعیان به تلاش برای سقوط حکومت پادشاهی خاندان خلیفه از قدرت تبدیل شده است.

اکثریت جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل می‌دهند اما حکومت در این کشور از 200 سال پیش در دست خاندان سنی مذهب آل‌خلیفه است که با شیعیان برخوردی تبعیض‌آمیز دارد. روز گذشته شیخ عیسی قاسم، یکی از رهبران شیعیان این کشور در جریان برگزاری نماز جمعه، حمله نیروهای امنیتی به مردم را یک قتل عام خواند.

حمد بن عیسی آل خلیفه، پادشاه بحرین سه‌شنبه هفته گذشته با ابراز نگرانی از گسترش اعتراضات در اقدامی نادر با یک سخنرانی تلویزیونی به خانواده 2 کشته‌شده اولیه تظاهرات که آنها را «پسران عزیز کشور» خواند تسلیت گفت. این اقدام هم نتوانست مانع از ادامه تظاهرات معترضان در این کشور شود که حکومت آن یکی از متحدان بسیار نزدیک آمریکا در طول سال‌های گذشته بوده است.

بحرین جمعیتی حدود یک‌میلیون نفر دارد اما مدت‌هاست که میزبان ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکاست و برای واشنگتن اهمیتی استراتژیک مانند عربستان سعودی در منطقه دارد. به همین خاطر درخواست معترضان برای سقوط خاندان آل خلیفه به‌شدت باعث نگرانی مقام‌های دولت آمریکا و متحدان غربی این کشور شده است.به‌دنبال سرکوب گسترده مردم بحرین، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا تنها اعلام کرد که دولت این کشور از اصلاحات واقعی و معنادار در بحرین حمایت می‌کند.

وی همچنین در گفت‌وگوی تلفنی با همتای بحرینی‌ خود نگرانی عمیق آمریکا را از ناآرامی‌ها در این کشور اعلام کرد. سفارتخانه آمریکا در بحرین به‌دلیل تحولات امنیتی و تظاهرات‌های مردمی تا اطلاع ثانوی تعطیل شده است. سازمان دیده‌بان حقوق بشر هم روز گذشته خواستار توقف حملات نیروهای امنیتی به مردم بحرین شد.

این در حالی است که خالد آل‌خلیفه، وزیر امور خارجه بحرین در نشست وزرای امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری‌های خلیج‌فارس با اشاره به اینکه تظاهرات معترضان باعث ایجاد تفرقه در این کشور شده حمله نیروهای امنیتی به مردم در میدان لؤلؤ را ضروری دانست! وزیران امور خارجه کشورهای عضو این شورا بعد از این نشست فوق العاده در منامه حمایت خود را از دولت بحرین اعلام کردند.

به‌دنبال سرکوب گسترده مردم، نمایندگان حزب الوفاق در اعتراض به دولت این کشور استعفای دسته‌جمعی خود از پارلمان را اعلام کردند. موجی که گفته می‌شود از انقلاب مردم مصر و تونس به بحرین رسیده است با سرکوب شدید نیروهای امنیتی بعید است به‌زودی آرام شود و بسیاری احتمال می‌دهند میدان لؤلؤ به التحریری دیگر تبدیل شود.


 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:15 :: نويسنده : علی علیکرمی

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، سال گذشته در دیدار با گروه‌های مبارز فلسطینی، به تحولات منطقه و مساله فلسطین اشاره كردند و فرمودند: «شكى نيست كه بر اساس حقايقى كه خداى متعال تقدير كرده است، خاورميانه‌ى جديد شكل خواهد گرفت و اين خاورميانه، خاورميانه‌ى اسلام خواهد بود».
به بهانه‌ی «اتفاقات اخیر در كشور مصر»، پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت ‌آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، در ویژه‌نامه‌ای به بررسی تحولات اخیر در كشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه می‌پردازد.

در بخش دیگری از این ویژه‌نامه، گزیده‌ای از سخنان معظم‌له درباره بیداری اسلامی در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد:
نفرت و بغض مردم خاورمیانه از آمریكا
ما امروز در يك برهه‌ى حساس به سر ميبريم. اگر من بخواهم آن لبّ تلقى و برداشت خودم را به شما عرض بكنم - كه شايد در يك مجال كوتاه، برايش استدلال هم نشود ارائه كرد؛ البته مستدل است، منتها شايد در دو كلمه نشود استدلالى برايش بيان كرد - اين است كه مراكز استكبارى جهانى در مقابله‌ى با حركت اسلامى كه نماد واقعى‌اش جمهورى اسلامى است، دارند آخرين تلاشهاى خودشان را ميكنند. در بسيارى از عرصه‌ها تلاشهايشان و تدابيرشان به بن‌بست خورده و كار از دستشان در رفته است. اين كمربندى كه اينها بر دور مسائل جهانى كشيده بودند و حيطه‌بندى‌اى كه كرده بودند، در حساسترين نقاط روى زمين يعنى خاورميانه، اين كمربند پاره شده - يا سست شده، حداقلش اين است؛ ولى به نظر من پاره شده - و از دستشان در رفته است.
به نظر من امروز نظام سلطه در مواجهه‌ى با حركت اسلامى يك چنين حالتى دارد. جاپايش محكم نيست؛ زيرا بسيارى از شگردهاى تبليغاتىِ استواربنيانِ قديمىِ اينها براى مردم دنيا رو شده است. امروز در جامعه‌ى آمريكا، خشم عميق از حضور قدرتمند لابى صهيونيستى بتدريج دارد توسعه پيدا ميكند. اين نارضائى در بين مردم آمريكا - كه مركز تحرك صهيونيستها و قدرتمندان صهيونيستى و سرمايه‌داران صهيونيست است - بتدريج دارد به وجود مى‌آيد؛ البته رژيم حاكم در آمريكا بر مردم بسيار سخت ميگيرند - يك نوع خاص سختگيرى - و آنچنان اينها را مشغول زندگى و گرفتار زندگى ميكنند كه فرصت سر خاراندن ندارند؛ در عين حال اين حالت دارد به وجود مى‌آيد. اين اطلاعات موثق ماست. در كشورهاى اروپائى هم به يك نحو ديگر. كشورهاى اسلامى كه معلوم است. كشورهاى خاورميانه كه معلوم است. ملتها حالت نفرت - و بعضاً بغض - نسبت به رژيم ايالات متحده و مجموعه‌ى سلطه در دنيا دارند. اين را هم نميتوانند جمع كنند؛ هى تلاش ميكنند، اما نميتوانند جمع كنند.
بیانات در دیدار اساتید دانشگاه 2/4/89

نمی‌توانند اوضاع را رو به راه كنند 
اين طرف نسبت به سه دهه‌ى قبلى قوى‌تر شده است، مجرب‌تر شده است، آگاه‌تر شده است، دستهاى بازترى پيدا كرده است و متقابلاً دشمن ضعيف‌تر شده است...
امروز، اين حرفها نيست، اين خبرها نيست؛ يعنى نميتوانند، زمينه‌اى براى آنها وجود ندارد، نه اينكه امروز نجيب‌تر شده‌اند، بهتر شده‌اند؛ نه، مى‌بينند كه نميشود كارى‌اش كرد؛ يعنى اين حجم عظيم، روزبه‌روز پرمغزتر هم شده، قوى‌تر هم شده. و غرب، امروز - اين نكته‌ى مهمى است - احساس ميكند كه سلطه‌ى قديمى‌اش بر دنياى اسلام متزلزل شده؛ يعنى اينهائى كه در كشورهاى اسلامى و عربى بى‌هيچ مانعى و رادعى ميتاختند و جلو ميرفتند، امروز مى‌بينند نميشود؛ نميتوانند. اين موج اسلامى آنها را وادار كرده، حتّى تجديدنظر ميخواهند بكنند، آن هم براشان مشكل شده. در بعضى از كشورها كه وابستگى آنها به غرب واضح و آشكار است - مردمشان هم اين را ميدانند و ناراضى هستند - ميخواهند يك تجديدنظرهائى بكنند، بلكه بتوانند اوضاع را روبه‌راه بكنند، نميتوانند؛ براى آنها يك راه بن‌بست است. امروز غرب در يك چنين موقعيتى است.
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان 25/6/89

اين غير از دخالت در امور كشورهاست
امام، نهضت را جهانى ميدانست و اين انقلاب را متعلق به همه‌ى ملتهاى مسلمان، بلكه غير مسلمان معرفى ميكرد. امام از اين ابائى نداشت. اين غير از دخالت در امور كشورهاست، كه ما نميكنيم؛ اين غير از صادر كردن انقلاب به سبك استعمارگران ديروز است، كه ما اين كار را نميكنيم، اهلش نيستيم؛ اين معنايش اين است كه بوى خوش اين پديده‌ى رحمانى بايد در دنيا پراكنده شود، ملتها بفهمند كه وظيفه‌شان چيست، ملتهاى مسلمان بدانند كه هويتشان چگونه است و كجاست.
بیانات در مراسم سالگرد رحلت امام 14/3/89

گام‌های استوار امت اسلامی
گسترش موج بیداری اسلامی در دنیای امروز، حقیقتی است كه فردای نیكی را به امت اسلامی نوید می‌دهد. از سه دهه پیش كه با پیروزی انقلاب اسلامی و تشكیل نظام جمهوری اسلامی، این خیزش پرقدرت آغاز شد، امت بزرگ ما بی‌وقفه پیش رفته، موانعی را از سر راه برداشته و سنگرهایی را فتح كرده است. پیچیده‌ترشدن شیوه‌های دشمنی استكبار و تلاش پرهزینه‌ای كه در مقابله با اسلام می‌كند نیز به دلیل همین پیشرفت‌ها است. تبلیغات وسیع دشمن در جهت اسلام‌هراسی، تلاش شتاب‌زده‌ای كه برای ایجاد اختلاف میان فرقه‌های اسلامی و برانگیختن تعصب‌های فرقه‌ای می‌كند، دشمن‌تراشی‌های كاذب از شیعه برای سنی و از سنی برای شیعه، تفرقه‌افكنی میان دولت‌های مسلمان و كوشش برای تشدید اختلافات و تبدیل آن به دشمنی‌ها و معارضه‌های لاینحل، استفاده از سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی برای تزریق فساد و فحشاء میان جوانان، همه و همه واكنش‌های سرآسیمه‌گون و آشفته در برابر حركت متین و گام‌های استوار امت اسلامی به سوی بیداری و عزت و آزادگی است.
پيام ولی‌امر مسلمین به حجاج بيت‌الله‌الحرام 24/8/1389

انقلاب صادر شد...
ما انقلاب را امروز نمى‌خواهيم صادر كنيم. انقلاب، يك‌بار صادر مى‌شود؛ و شد! اين‌كه مى‌بينيد امروز در سرتاسر دنيا، گرايش و ايمان اسلامى زنده شده است؛ اين‌كه مى‌بينيد ملتها در شمال آفريقا و در خاورميانه و در شرق و غرب كشورهاى اسلامى بيدار شده‌اند؛ اين‌كه مى‌بينيد جوانان مسلمان در كشورهاى گوناگون به زيباييهاى دين و قرآن روآورنده‌اند، همه حاكى از اين است كه انقلاب اسلامى در اوّلِ وقوع خود صادر شده است. ما كه نمى‌خواهيم بعد از گذشت چهارده سال، تازه به فكر صدور انقلاب باشيم! يك بار انقلاب صادر مى‌شود و آن هم شد. وقتى كه انقلاب، پيروز شد و خبر و جذّابيت آن، دنيا را پركرد، كارى كه بايد بشود شد. همان كارى كه شما از آن ناراضى هستيد؛ همان كارى كه به خاطر آن زنجير مى‌جويد و همان كارى كه به خاطر آن خشمناك مى‌شويد، شده و كار از كار گذشته است! شما هم هيچ كارى نمى‌توانيد بكنيد و هيچ كس ديگرى هم نمى‌تواند كارى بكند. كار از كار گذشته است!
خطبه‌های عید فطر 4/1/1372

آینده از آن ِ امت اسلامی است
كه آن روزى كه انقلاب اسلامى به پيروزى رسيد، رژيم صهيونيستى از نظر دولتهاى مسلمان و ملتهاى مسلمان، بخصوص ملتهاى عرب، يك رژيم شكست‌ناپذير به حساب مى‌آمد. اين موجب شد كه رژيم صهيونيستى عجالتا شعار از نيل تا فرات را كنار بگذارد و به دست فراموشى بسپرد. ملتهاى مسلمان - از آفريقا تا شرق آسيا - به فكر ايجاد نظام اسلامى و حكومت اسلامى افتادند با فرمولهاى گوناگون؛ نه لزوما با همان فرمول نظام جمهورى اسلامى ما؛ اما به فكر حاكميت اسلام بر كشورشان افتادند. بعضى از كشورها موفق هم شدند؛ بعضى هم آينده‌ى نويدبخشى در انتظارشان هست از حركتهاى اسلامى.
بیانات در بيستمين سالگرد رحلت امام خمینی(ره) 4/3/1382

آمریكا و قدرت اردوگاه اسلام
امريكايى‌ها مى‌دانند كه در دنياى اسلام آينده‌يى ندارند. براى اين‌كه بيدارى اسلامى به حركتهاى انقلابى منتهى نشود، پيشدستى مى‌كنند؛ مى‌خواهند چيزى را كه براى ملتها سرنوشت محتوم است، با ابتكار و حركتهاى پيشدستانه‌ى خودشان عقب بيندازند. اخيرا امريكايى‌ها اعتراف كرده‌اند كه اگر حمله‌ى آنها به عراق نمى‌بود، رژيم صدام در مدت كوتاهى به‌وسيله‌ى عناصر مؤمن و مسلمان خود عراق سرنگون مى‌شد و ابتكار عمل از دست آنها خارج مى‌گرديد؛ آنها از اين مى‌ترسند. فعاليت آنها انفعالى و از روى ترس از عواقب بيدارى اسلامى در دنياى اسلام است. حركتى كه امروز امريكايى‌ها در اين منطقه مى‌كنند، ناشى از قدرت نيست؛ ناشى از احساس قدرت در اردوگاه اسلامى و قيام اسلامى و بيدارى اسلامى است.

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:12 :: نويسنده : علی علیکرمی

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: سند چشم انداز از دل تحلیل در بیست سال آینده درآمده است.

به گزارش «تابناک»، دکتر محسن رضایی، که شب سه شنبه در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبري شبکه دوم سیما شرکت کرده بود با بیان این مطلب اظهار داشت: چشم انداز 20 ساله کشور، به گونه ای طراحی شده که تحریم، بیداری اسلامی، تدوام انقلاب و توسعه یافتگی را دیده است.

وی در پاسخ به این پرسش که مهمترین مولفه‌های طراحی چشم انداز بیست ساله کشور چه بوده است، گفت: چشم انداز به این دلیل که نقش یک بناست، بر پایه رخدادها نوشته شده و ما شش چالش از جمله هژمونی آمریکا در منطقه و بیداری اسلامی و تحريم‌ها را برای آن دیده بودیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این که چشم انداز در سال 82 و چند سال پیش از حمله بوش به عراق، طراحی شده است، تأکید کرد: دولت، مجلس، مدیران کشور و مردم باید نسبت خودشان را با چشم انداز ایران 1404 مشخص کنند.

رضایی در بخش دیگری از این گفت‌وگو به انتخابات مجلس نهم اشاره و تأکید کرد: انتخابات به سبب مشارکت حداکثری مردم و تشکیل یک مجلس قوی بسیار مهم است.
 
وی با اشاره به این که اگر مردم به صحنه بیایند، می‌توانند تحریم‌ها را خنثي کنند، تصریح کرد: با مشارکت حداکثری می‌توان دشمنان را سر جایش میخکوب کرده و حیثیتمان را در نزد ملت‌های مسلمان حفظ کنیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کرد: به مجلس مقتدر و آگاه نیاز داریم تا اقتدار نظام در دنیا افزایش پیدا کند و از سوی دیگر، رفاه شهروندان تأمین شود.

رضایی در ادامه افزود: هر چه نمایندگان کارشناس‌تر، شجاع‌تر، اطلاعات بیشتری داشته باشند، بی‌گمان مجلس کارآمدتری خواهیم داشت.

وی افزود: حضور مردم در انتخابات می‌تواند معرکه گیری دشمنان فشار امنیتی آنان بر ایران را خنثی کند.

دکتر محسن رضايي در ادامه اظهارات خود با بیان اینکه انتظار بود، همه جناح‌ها در انتخابات مجلس نهم شرکت کنند، تصریح کرد: برخی جمهوری اسلامی را می‌‌پذیرند، ولی برای انتخابات نمی‌آیند بهانه اين است که شايد رد صلاحیت شوند؛ آنانی که سفره خود را از سفره نظام جدا کنند، باید بدانند که این کارشان به سود خودشان و کشور نیست.

محسن رضایی در ادامه به ضرورت مشارکت حداکثری مردم در انتخابات اشاره کرد و گفت: مشارکت حداکثری به سبب بیداری اسلامی که ریشه در الگو گرفتن از انقلاب اسلامی ایران دارد بسیار مهم و حیثیتی است.

این مقام ارشد کشور در بخش دیگری از اظهارات خود در برنامه تلویزیونی «افتخار گذشته؛ اميد آينده» شبکه دوم سیما با بیان اینکه دستاوردهای انقلاب از سوی برخی مورد تخریب قرار می‌گیرد تصریح کرد: برخی نیمه خالی لیوان را می‌بینند و مدعی می‌شوند که انقلاب برای ما هیچ کاری نکرده که این جفایی در حق انقلاب است.

دبیر مجمع تشخیص در ادامه گفت: یک عده دیگر نیز می‌گویند ما مشکلی نداریم و به همه خواسته‌هایمان رسيده ايم که این تحلیل هم خوش خيالي و موجب بازدارندگي فعالیت‌ها می‌شود.

رضایی تأکید کرد: ایران در مقوله اقتصاد عقب ماندگی جدی دارد که این عقب ماندگی در شأن نظام، رهبری و مردم نیست.

وی ادامه داد: معتقد به دغدغه داشتن هستم که نکته مثبت این نگاه این است که فرد را خوش خیال نمی‌کند، ولی موجب ناامیدی هم نمی‌شود.

وی در ادامه تأکید کرد: مردم باید دغدغه داشته باشند؛ نباید بگوییم که تحریم نیست بلکه استدلال کنیم که قادر به برطرف کردن این تحریم‌ها هستیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه این گفت‌وگو خاطرنشان ساخت: نفوذ ایران در منطقه، دستاورد بزرگی برای انقلاب است، چرا که ملت ایران، نظام و رهبری هم اکنون به عنوان الگو برای آزادیخواهان جهان مطرح هستند.

وی با بیان اینکه نفوذ ایران در منطقه بسیار گسترده است، گفت: رهبران چند کشور به رهبر ایران افتخار می‌کنند، ولی هیچ کشوری به اوباما افتخار نمی‌کند.

رضایی با اشاره به این مطلب که ایران می‌تواند مبنای یک نظم، فرهنگ و دیسیپلین جدید در منطقه باشد، ادامه داد: باید از نخبگان و کارشناسان برای غلبه به تحریم‌ها بهره گیریم تا بتوانیم به راه خود با قدرت ادامه بدهیم.

وی در ادامه به مسائل اقتصادی و مشکلاتی که در این بخش هست، اشاره کرد و گفت: جنگ هشت ساله را که وظیفه دولت بود، مردمی کردیم اما اقتصادی را که مردمی است، می‌خواهیم دولتی کنیم، در حالی که یکی از الگوهای انقلاب مردمی کردن امور بود؛ بنابراين، تا اقتصاد را مردمي و انرژي مردم را در توليد و تجارت آزاد نکنيم، به پيشرفت واقعي نخواهيم رسيد. باید به خانواده‌ها بها داد، به گونه‌ای که می‌توان به جای یارانه دادن در بیشتر خانه‌های کشور شغل ایجاد کنیم.

دبیر مجمع تشخیص در همین رابطه به مسأله یارانه‌های نقدی اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: با توجه به زیرساخت‌های فراوان، بسیاری از مشاغل را می‌توان در خانه‌ها ایجاد کرد مانند کشور تایوان که بیشتر قطعات در خانه‌ها تولید می‌شود و پس از این تولید در جای دیگر سر هم و به تلويزيون و کامپيوتر و دیگر محصولات تبديل مي‌کنند.

رضایی در ادامه با بیان اینکه وقتی مبادلات خارجی سخت می‌شود، باید مبادلات داخلی افزایش یابد، به نوسان اخیر ارزی کشور اشاره کرد و گفت: ارز را مانند فشار آوردن روی فنر در یک حد غیرواقعی نگه داشتند و وقتی تحریم‌ها اعمال شد، به زير فنر فشرده زد و برای همین، فنر بیشتر از پیش جهش می‌یابد.

فرمانده سابق سپاه پاسداران در بخش دیگری از این گفت‌وگو گفت: پس از پیروزی انقلاب برای نخستین بار، ارتش ملی در ایران شکل گرفت که از دستاوردهای نظام است.

وی افزود: هم اکنون بیشتر تجهیزات را خودمان تولید می‌کنیم.

رضایی تصریح کرد: ما موشک سازی را در ایران از نقطه صفر آغاز کردیم و هم اکنون بردشان از هزار کیلومتر بیشتر است، به گونه‌ای که خودمان ماهواره‌ها را به فضا می‌فرستیم که این کار جهش بزرگی برای کشور است.

وی تأکید کرد: اگر این پختگی را که هم‌اکنون دارم، در همان سنین جوانی که از جانب امام مأمور تشکیل سپاه شدم، داشتم بهتر از گذشته عمل مي‌کردم و بیشتر مسئولان سياسي را در تعاملات قانع می‌کردم.

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:8 :: نويسنده : علی علیکرمی

«رشا الشهید علی»، از بانوان فعال رسانه‌ای مصر و کارشناس فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) ضمن بیان این مطلب گفت: رسانه‌ها دو گروه هستند؛ گروهی که فتنه‌افکنی و آشوب بین ملت‌ها را رواج می‌دهند و گروهی دیگر که واقعیت‌ها را بدون هیچ‌گونه جهت‌گیری و به صورت درست و با حفظ امانت منعکس می‌کنند.

رشا الشهید در ادامه افزود: رسانه‌ها در تشدید یا کاهش تنش‌ها و حساسیت‌ها نقش زیادی دارند و رسانه در واقع ابزاری برای آگاهی از وقایع روز و صدق و کذب اخبار و رویدادهای مختلف است، اما متأسفانه برخی رسانه‌ها که تبلیغات زیادی نیز دارند، واقعیت‌ها را مخدوش می‌کنند؛ هر چند که خیلی موفق نخواهند بود؛ زیرا افکار عمومی سرانجام اهداف مغرضانه این رسانه‌ها را درک خواهد کرد.

الشهید همچنین تصریح کرد: از نخستین روز آغاز انقلاب‌های مردمی در کشورهای عربی رسانه‌ها اعم از اسلامی و غیر اسلامی هر یک به نوعی فعالیت‌های این رویداد مهم را پوشش دادند و در این میان جوانان مسلمان از رسانه‌های مجازی بیشترین استفاده را کرده و با استفاده بهینه از شبکه‌های اجتماعی برای انعکاس انقلاب‌های منطقه بهره بردند.

جوانان در رأس رسانه‌های گویای حقایق انقلاب‌های منطقه

این بانوی فعال مصری خاطرنشان کرد: در رأس بیشتر رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی که امروز واقعیت‌های مربوط به انقلاب‌های منطقه را منعکس می‌کنند، جوانان هستند، این رسانه‌ها موضعی صادقانه دارند و حتی از شبکه‌های ماهواره‌ای و پایگاه‌های اینترنتی مشهور هم صادقانه‌تر مسائل و واقعیت‌های انقلاب را منعکس می‌کنند.

این کارشناس فضای مجازی تأکید کرد: در انقلاب تونس به عنوان نخستین انقلابی که روی داد، جوانان از شبکه‌های اجتماعی همچون «یوتیوب» و «فیس بوک» استفاده بهینه کرده و از طریق این شبکه‌ها انگیزه‌ها و خواسته‌هایشان را مطرح کردند و به محض انتشار اخبار مربوط به این انقلاب در شبکه‌های اجتماعی، مردم جهان عرب بیدار شدند و دیگر انقلاب‌های منطقه از جمله مصر نیز کم کم شکل گرفت.

رشا الشهید همچنین ادامه داد: اخبار منتشره در شبکه‌های مجازی بیش از دیگر رسانه‌ها در جهت‌گیری‌های مردمی انقلاب‌های منطقه تأثیرگذار بود و در این شبکه‌ها جوانان با هماهنگی یکدیگر، تجمعات و تظاهرات‌های مردمی را طراحی می‌کردند و فراخوان برگزاری تجمع و تحصن می‌دادند.

وی نقش و مسئولیت رسانه‌های اسلامی را در برابر رسانه‌هایی که برای تحریف مسیر انقلاب‌های مردمی تلاش می‌کنند، تبیین کرد و گفت: رسانه اعم از روزنامه، اینترنت و نشریات مؤسسات آموزشی و دولتی در واقع فضایی برای ابراز عقاید و دیدگاه‌های شخصی و دغدغه‌های ملی است و رسانه اسلامی نیز ابزاری برای ابراز عقاید اسلامی به شمار می‌آید، ما باید اول دنبال پاسخ این سؤال باشیم که چرا رسانه‌های ضد اسلامی که بر باطل بنیان نهاده شده‌اند، از رسانه‌های اسلامی که حق و حقیقت را تبیین می‌کنند، پیشی‌ گرفتته‌اند و این چرایی‌ها را طی برنامه‌هایی با حضور کارشناسان پاسخ دهیم.

برخی رسانه‌ها جنگ دینی را رواج می‌دهند

رشا الشهید با بیان این که برخی رسانه‌ها برای ترویج جنگ دینی بین ملت‌ها تلاش می‌کنند، تأکید کرد: ما باید امکانات مادی و معنوی رسانه‌های اسلامی را بسیج کنیم و با سازماندهی برنامه‌ها و فعالیت‌های رسانه‌ای خود جنگ دینی آنان را پاسخ دهیم و بدانیم که اگر راهی صحیح و اصولی برای تحقق اهدف خود انتخاب کنیم، بسیار موفق‌تر از رسانه‌های دشمن که مروج جنگ دینی هستند، خواهیم بود.

این کارشناس مصری فضای مجازی در پایان درباره انعکاس مواضع جمهوری اسلامی ایران و حضرت امام خامنه‌ای(مد ظله العالی) در رسانه‌های مختلف جهان اسلام، یادآور شد: برخی این رسانه‌ها عملکردی موفق در تبیین بیانات مقام معظم رهبری داشته‌اند، اما تعدادی نیز با غرض‌ورزی‌های خود جهت‌گیری‌های ایران و رهبر این کشور را منعکس نمی‌کنند، بنابراین باید در این راستا فعالیت‌های بیشتری انجام و برنامه‌های متنوعی تولید شود.

رشا الشهید علی، دارای تحصیلات عالی در رشته بازرگانی و فعال در زمینه حقوق زنان است که تاکنون به عنوان کارشناس و سخنران در مصر فعالیت کرده و از کارشناسان زبده در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیز محسوب می‌شود.

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 10:3 :: نويسنده : علی علیکرمی

اینها قسمتی از سخنرانی شهید عبدالحمید دیالمه است، یک هفته قبل از انفجار هفتم تیر که به شهادت او و عمده همفکرانش در حزب جمهوری منجر شد :

“همین الآن هم هزاران نفر داد می زنند ولی به دلیل اینکه معروف نیستند کسی حرفشان را گوش نمی کند.
زمان بنی صدر هم ما می گفتیم ولی کسی حرفمان را گوش نمی کرد…
همانطور که آن زمان افرادی با شیوه فکری ما مخالف بودند و همه می‌گفتند که این مطالب را نباید بگویی، معتقد بودم که درست است و گفتم و مراحل بعدش را هم ادامه دادم…
همین الآن افرادی برای بعضی وزارتخانه ها کاندیدا هستند که به اعتقاد من خط فکریشان درست نیست ولی متاسفانه نمی‌توانم کاری کنم.
فقط می‌توانم به اندازه یک رأی مخالف به آنها بدهم، کار دیگری نمی‌توانم بکنم.
یکی از نمونه هایش را که می‌توانم به شما بگویم و آن هم آقای موسوی است، سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی.
اعتقادم بر این است که خط فکری او، خط فکری جنبش مسلمانان مبارز و پیمان است.
البته نمی خواهم بگویم عضو آن سازمان است ولی خط فکریش همان است و اگر رجوع کنید به روزنامه می‌بینید که در خیلی از جاها این خط مشی را طی می کند.
این ها را من از دید حزب نمی بینم… مکرر در جلسات حزب گفتم و ضبط هم شده و اگر نوارش را از بین نبرده باشند، دارند.
موضع‌گیری‌های روزنامه در بعضی از موارد، کم و بیش موضع‌گیری‌های روزنامه امت (منظور روزنامه دکترپیمان) است.
به عنوان مثال برای مصدق مطلب چاپ می‌کند اما حتی یک خط، خوب دقت کنید، حتی یک خط در مورد آیت الله کاشانی نمی‌نویسد.
بروید روزنامه‌های آن زمان را ببینید.
اگر شما یک خط در روزنامه، قبل از سالگرد آیت الله کاشانی، بعد از سالگرد آیت الله کاشانی از این روزنامه آوردید من اسمم را عوض می‌کنم.
بعد از اینکه آقای فلسفی در نماز جمعه علیه مصدق صحبت کرد، مقاله علیه آقای فلسفی را کدام روزنامه نوشت؟ روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان خیابان مصدق.
سرمقاله‌ای نوشت به اسم خیابان مصدق و شدیداً آن را کوبید به این بهانه که این‌ها اختلاف انگیز است.
یک شب که من در حزب صحبت کردم و این موارد را گفتم، بعد از من آقای موسوی آمد از خودش دفاع کند.
گفت ما اینها را نمی پذیریم به دلیل اینکه ما نمی‌خواهیم شیوه‌های آناکرونیستیکی را در ایران دوباره ایجاد کنیم.
البته لفظ را اشتباه به کار می برد، ولی من آن برداشتی را که او از این لغت داشت حالا می‌گویم والا معنایش این نیست.
برداشتش این بود که شیوه‌های آناکرونیستیکی یعنی این‌که ما یک چیزی را که در تاریخ اتفاق افتاده مجدداً بیاییم تطبیق کنیم بر تاریخ فعلی.
مثلا اگر یک کاشانی و مصدقی آن زمان بوده، حالا بیاییم الآن هم یک کاشانی و مصدق طراحی کنیم.
برداشتش از این لغت این بود.
اخیراً که امام در مورد مصدق این صحبت‌ها را کرد و گفت که او هم مسلم نبود و اینها تفاله‌های او هستند و حتی امام در صحبت دیروزش می‌گوید اینها مثل مصدق می‌خواهند رفراندم انجام دهند و این اندازه مصدق را می‌کوبد و آن تجلیل را از آیت الله کاشانی می کند، برای آقای موسوی پیغام فرستادم که برخلاف آن دیدی که شما داشتید، امام هم مثل اینکه آناکرونیستیکی فکر می کند.
البته ایشان سابقه‌های قبلی هم در گروه‌های منفی داشته است. از جمله بودنش در گروه نخشب به همراه پیمان و سامی 1 و او همه در گروه نخشب 2 بودند، بعد از آنجا جدا شدند، پیمان گروه جنبش مسلمانان مبارز را درست کرد، سامی گروه جاما را درست کرد و ایشان هم به ظاهر می گوید که من مستقل هستم، ولی در واقع همان شیوه فکری را دارد و به اعتقاد من دقیقا در داخل روزنامه [جمهوری اسلامی] هم همین شیوه فکری را اعمال کرده است…
علاوه بر موضعگیری ایشان من موضعگیری خانمش را هم نمی پسندم.
نظر من نیست نظر اسلام است. یک مشت مزخرفاتی را بهم بافته به اسم اسلام… او هم زیاد سابقه مسلمانی ندارد اما حالا چطور شد که مفسر قرآن شد معلوم نیست.
هر کسی در عرض یک سال مفسر قرآن می شود، مخصوصاً اینکه در جاهای مختلف هم به عنوان متفکر اسلامی با او مصاحبه می‌کنند!
در تلویزین می‌آید در مورد مسائل زن بحث می کند.
الآن با این شخصیت‌ها چه می شود کرد؟
وقتی الان برنامه این است که آقای موسوی بشود وزیر امور خارجه، من چه بگویم؟
هرچه هم داد بزنم صدایم به جایی نمی رسد.
مجبورم فقط یک رأی مخالف بدهم.”

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 9:46 :: نويسنده : علی علیکرمی

بی تو مهتاب شبی باز از آن كوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه كه بودم

 

در نهان خانه جانم گل یاد تو درخشید

باغ صد خاطره خندید

عطر صد خاطره پیچید

یادم آمد كه شبی با هم از آن كوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

 

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام

 

یادم آید تو به من گفتی : از این عشق حذر كن

لحظه ای چند بر این آب نظر كن

آب ، آیینه عشق گذران است

تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا كه دلت با دگران است

تا فراموش كنی ، چندی از این شهر سفر كن

 

با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم

سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم

روز اول كه دل من به تمنای تو پر زد

چون كبوتر لب بام تو نشستم

 

تو به من سنگ زدی ! من نه رمیدم نه گسستم

باز گفتم كه تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم. سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم

 

یادم آید كه دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه كشیدم

نگسستم ، نرمیدم

 

رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم

نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نه كنی از آن كوچه گذر هم

 

 

بی تو اما به چه حالی من از آن كوچه گذشتم

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 9:23 :: نويسنده : علی علیکرمی

شايد اين ضرب المثل رايج در ميان ايرانيان که منتسب به انگليس هاست بيانگر عمق سناريوي غربي ها در خصوص اختلاف افکني باشد. تفرقه بينداز و سياست کن يک راهبرد اساسي براي دشمنان محسوب مي شود که هنوز نيز در  دستور کار آنان قرار دارد.
از ديگر سوي منطقه خاورميانه همواره به دليل موقعيت استراتژيك و راهبردي ، مورد طمع قدرت هاي جهاني بوده است . تاريخ پر فراز و فرود اين منطقه دفتري است بي انتها كه هر ورق آن از دخالت هاي قدرت هاي استعماري حكايت مي كند.
  با اين حال يكي از راه هاي اساسي دستيابي استعمارگران به سلطه بر منطقه خاورميانه ، ايجاد اختلافات قومي ، مذهبي و ملي بوده كه مانع از ايجاد وحدت در برابر استعمارگران شده است . سرمايه گذاري استعمار در عمق گسل هاي اعتقادي،  نژادي و مذهبي آتش فتنه و جنگ را در اين منطقه روشن نگاه داشته و بخش عمده اي از توان و انرژي مردمي در اين منطقه را مهار كرده است .‏
‏    به عنوان مثال استعمار گر پير، انگلستان، در راه سلطه كامل خود بر منطقه خاورميانه از سياست «تفرقه بينداز و حكومت كن» استفاده مي كرد و با تشديد اختلافات مرزي بين شيخ نشين ها، باعث تضعيف هرچه بيشتر آنها مي شد و اوضاع منطقه را متشنج مي كرد.
در اين مرحله انگلستان توانست، شيخ نشين هاي بحرين، قطر، دبي، شارجه، ابوظبي، مسقط، عمان و... را به زير سلطه خود درآورد.
سپس طي نيمه دوم قرن 19، انگلستان بعد از تثبيت موقعيت خود در شيخ نشين هاي خليج فارس كوشش بيشتري در جهت تضعيف دولت ايران و عثماني به عمل آورد و با تحميل جنگ هاي متعدد به اين دولتها و انتزاع سرزمين هاي مختلف از آنها، توانست سلطه و نفوذ خود را هر چه بيشتر در اين دوكشور گسترش دهد و جا پاي خود را در خاورميانه محكم كند.
 متاسفانه هم اكنون نيز بسياري از بسترهاي تفرقه در منطقه خاورميانه وجود دارد و استعمار فرا نو كه در راس آن آمريكا و انگليس قرار دارد، همچنان درصدد فعال كردن گسل هاي بي اعتمادي در منطقه با تكيه بر مرزهاي تفرقه هستند .
دامن زدن به اختلافات مذهبي بين سني و شيعه ، تبليغات منفي عليه قدرت هاي منطقه اي و بومي ، گسترش جنگ سرد تسليحاتي در منطقه و ... از جمله راهكار هاي غرب براي اعمال تسلط جديد خود بر خاورميانه بوده است.در همين زمينه مقام معظم رهبري در سفر به كرمانشاه و در جمع مردم پاوه و اورامانات به يكي از مهمترين
بيماري هاي امت اسلامي اشاره كردند كه نياز فوري و درمان قطعي مشكلات امت اسلامي است و حل و فصل و مديريت شايسته آن مي تواند مقدمه و بستري براي تمدن سازي مسلمانان باشد.
ايشان ضمن اشاره به خطر تفرقه ايجاد اختلاف را خط استراتژيك بيگانگان خوانده و از اشتراك عميق و منافع مشترك مسلمانان سخن گفتند ،اشتراكي كه مي تواند حول كلمه توحيد و قرآن انجام شود و اختلافاتي كه مي تواند با سعه صدر و ترويج علم و ادب بين همه مسلمانان نهادينه گردد.بدون شك نقاط اشتراك مهمترين عامل وحشت جهان غرب است ودر اين باره نياز به روشنگري و بصيرت بسيارزياد خواهيم داشت3/8/1390‏
لذا در نهايت بايد گفت تمرکز بر گسل هاي قومي ، مذهبي و... در ميان مسلمانان از ابتدا تا کنون از راهبردهاي دشمنان اسلام به حساب مي آيد و آنان هم اکنون نيز دست از اين سياست هاي خود برنداشته و با ايجاد تنش در ميان مسلمانان به دنبال سوءاستفاده براي گسترش سلطه خويش هستند.
اميدواريم که با ظهور و بروز موج بيداري اسلامي امت واحده مسلمانان شكل گيري وديگر هيچ روزنه اي براي نفوذ استعمار و استبداد در ميان مسلمانان جهان وجود نداشته باشد.

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 9:11 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 9:11 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 9:0 :: نويسنده : علی علیکرمی

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با رمضان عبدالله، دبیركل جهاد اسلامی فلسطین گفتند: «اگر دولت سوریه، به آمریكاییها  قول دهد كه حمایت خود را از مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان قطع خواهد كرد، همه مسائل تمام خواهد شد و تنها جرم سوریه حمایت از مقاومت است... موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه، حمایت از هرگونه اصلاحات به نفع مردم این كشور و مخالفت با دخالت امریكا و كشورهای  دنباله رو آن، در مسائل داخلی سوریه است.» بر این اساس به همراه دكتر محمد اكرمی‌نیا، كارشناس مسائل خاورمیانه نگاهی می‌اندازیم به وضعیت سوریه و تلاش نظام سلطه برای شكستن خط مقاومت:

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif سوریه در جغرافیای سیاسی منطقه
سوریه كشوری بسیار مهم از لحاظ جغرافیایی و استراتژیك است. از نظر موقعیت جغرافیایی، سرپل سه قاره آفریقا، اروپا و آسیا محسوب می‌شود. 185هزار كیلومتر مساحت و 180كیلومتر مرز آبی با مدیترانه باعث شده تا دسترسی به اروپا و شمال آفریقا برای این كشور به آسانی فراهم گردد. از حیث جغرافیای سیاسی نیز 70كیلومتر مرز مشترك با رژیم صهیونیستی و 350كیلومتر مرز مشترك با لبنان باعث شده تا این كشور موقعیت ممتازی در این منطقه داشته باشد. برای مثال اگر به نقشه بنگریم، درمی‌یابیم كه سوریه به منظور مقابله با رژیم صهیونیستی، لبنان را در دل خود جای داده است. بلندی‌های جولان نیز موقعیت استراتژیكی است كه البته بخشی از آن پس از جنگ سال 1967 اعراب و اسرائیل، به دست این رژیم اشغال شد.


 

در آن جنگ رژیم صهیونیستی صحرای سینا در كشور مصر و كرانه باختری رود اردن را نیز اشغال كرد اما مصری‌ها در قراداد ننگین «كمپ‌دیوید» در سال 1979 در قبال پس گرفتن صحرای سینا با رژیم صهیونیسیتی صلح كردند و اردن هم سال 1994 صلح كرد و بخش‌هایی از خاك خود را پس گرفت. این در حالی بود كه روند مخاصمه و جنگ بین سوریه و رژیم صهیونیستی باقی ماند؛ مخصوصاً پس از صلح رژیم صهیونیستی با مصر و اردن، فشارهای بسیار زیادی بر سوریه وارد شد تا این كشور هم به روند صلح خاورمیانه بپیوندد اما این كشور هیچ‌گاه تضمین معتبری از جانب رژیم صهیونیستی پیدا نكرد تا بتواند صلح كند. در واقع تلاش رژیم صهیونیستی این بود كه در صفوف كشورهای عربی شكاف ایجاد كند و جداگانه با هركدام به تفاهم برسد و قرارداد امضا كند كه سوریه و لبنان حاضر به این كار نشدند.

كشوری با این موقیعیت خاص و ممتاز در منطقه، تنها كشوری است كه در مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده و بازی مستقلی را خارج از وابستگی به اسرائیل و آمریكا ارائه می‌كند و نقش بسیار تأثیرگذاری در روند تحولات منطقه دارد. بنابراین ایجاد تشنج در چنین كشوری آرزوی دیرینه نظام سلطه است.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif پروژه‌ی شبیه‌سازی
برای درك بهتر «شبیه‌سازی» در سوریه باید به یك نكته توجه كرد: با وجود اینكه حركت‌های انقلابی در سطح كشورهای منطقه برای اسقاط نظام‌های این كشورها شكل گرفته و این را از شعارهای انقلابی مردم می‌توان فهمید، اما آنچه آمریكا و رژیم صهیونیستی دنبال می‌كنند تلاش برای شبیه‌سازی حركت‌های اصلاح‌طلبانه مردم سوریه با قیام‌های انقلابی منطقه است. آن‌ها قصد دارند تا اعتراضات داخل سوریه را شبیه قیام‌های مردمی كشورهایی همچون یمن، لیبی، مصر، بحرین و تونس نشان دهند. در واقع آمریكا با این اقدام خود، اهداف معینی را دنبال می‌كند.

این كشور در قدم اول می‌خواهد نشان دهد كه حركت‌های منطقه به صورت یكپارچه ضد آمریكا و اسرائیل نیست؛ این در حالی است كه اساساً تمام آن چیزی كه در لایه‌های سیاسی آشكار و لایه‌های پنهانی این كشورها مطرح است، آمریكاستیزی ناشی از سرسپردگی سران این رژیم‌ها به آمریكاست. در همین رابطه رهبر انقلاب در سخنان 14 خرداد، اسلامی‌بودن، مردمی‌بودن و ضد آمریكایی و اسرائیلی بودن را سه شاخصه اصلی انقلاب‌های منطقه معرفی كردند. هدف بعدی آمریكا ایجاد وضعیت متشنج در سوریه به منظور ایجاد سپر دفاعی برای رژیم صهیونیستی است. بدین‌صورت كه با تضعیف سوریه - كه یكی از كشورهای حامی اصلی حزب‌الله لبنان بوده و نیز این كشور اساساً برای نظام سیاسی لبنان بسیار مهم است- حزب‌الله لبنان را تضعیف و به تبع آن جریان مقاومت را كم‌رنگ كرده و موقعیت رژیم اشغال‌گر قدس را مستحكم نماید.

سخنان سیدحسن نصرالله درباره دادگاه مرحوم رفیق‌ حریری هم بیانگر این مطلب بود كه آمریكایی‌ها به دنبال این هدف در منطقه هستند. از طرفی چهار نفر از عناصر اصلی و رهبران حزب‌الله متهم به دخالت در ترور رفیق حریری می‌شوند و از طرف دیگر سوریه را با دخالت‌های خود به هم می‌ریزند. وقتی تكه‌های پازل را كنار هم بگذاریم، متوجه می‌شویم كه  تشنجات ایجاد ش

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 8:32 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 8:29 :: نويسنده : علی علیکرمی

ه گزارش "پایگاه اطلاع رسانی بیداری اسلامی"، پایگاه خبری تحلیلی "کشتی سفید" قرقیزستان در مطلبی با اشاره به چرایی بسته شدن سفارت افغانستان در قرقیزستان به پشت پرده تعطیلی آن در سال 2009 میلادی اشاره کرد و از دست داشتن آمریکاییان در این اتفاق خبر داد.
 
کشتی سفید با اشاره به تعطیلی ناگهانی سفارت افغانستان در بیشکک در سال 2009 به بهانه عدم وجود منابع مالی کافی برای ادامه کار آن، این مسئله را دروغی بیش نخواند و پس از 2 سال علت واقعی این موضوع را علنی کرد.
 
این پایگاه خبری در ادامه مطلب خود می‌افزاید، نیروهای آمریکایی از پایگاه ماناس همچنین برای جابجایی شهروندان قرقیزستان به مراکز آموزشی نظامی پاکستان و افغانستان نیز استفاده می‌کردند.
 
بر اساس توافقات با یکسری از نهادهای غیر رسمی در قرقیزستان این افراد به این پایگاه‌ها اعزام شده و پس از مدتی دوباره از طریق پایگاه ماناس به کشور بازگشته در حالیکه آموزش‌های اقدامات تروریست و اعمال افراط گرایی را آموخته بودند، منتظر دستورات ماناس بوده که برای انجام اعمال خرابکارانه به استان‌های شمالی افغانستان اعزام شوند.
 
سربازان آمریکایی نیز با سو استفاده از شرایط آن زمان قرقیزستان اقدام به اعزام دختران قرقیزستانی بین 30-16سال از طریق سفارت افغانستان، جهت استفاده نامشروع سربازان آمریکایی مستقر در این کشور کرده‌اند.
 
در همان حال، زمانی که سفارت افغانستان متوجه فعالیت غیر قانونی سربازان آمریکایی در بیشکک می‌شوند، به بهانه عدم تمکن مالی در ادامه فعالیت سفارت اقدام به بستن آن می‌کنند تا از رسوایی فعالیت غیر قانونی سفارت و آمریکاییان دخیل در این ماجرا جلوگیری کنند.
 
این در حالی است که در ماه مارس سال گذشته میلادی و پس از فروکش کردن احتمال رسوایی این ماجرا، دوباره سفارت افغانستان در بیشکک راه انداز می‌شود.
 
این رسوایی تازه نظامیان آمریکایی مستقر در پایگاه ماناس در حالی مطرح می‌شود که با انتخاب رئیس جمهور تازه قرقیزستان، و افشا رسوایی اخیر دیگر مقامات نظامی آمریکا نباید امیدی به ماندن در ماناس پس از اتمام قرارداد خود پس از 2014 را داشته باشند.

 

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 8:28 :: نويسنده : علی علیکرمی

صحبت از بیداری اسلامی است. پدیده‌ای که در عرصه اندیشه و عمل، بخش عظیمی از پویش اندیشه اسلامی را به خود اختصاص داده است. این امر باعث شده است بیداری اسلامی از لحاظ عناوین که در صحنه دامن زده، مشکلاتی که ایجاد کرده، چالشهایی که فراروی آن قرار دارد یا دستاوردهایی که بدست آورده است، سؤالهای بسیاری پیرامون آن در دنیای بشری ایجاد شود.

سؤال این است که آیا این بیداری توانسته است انسان را وارد دنیای جدیدی نماید که داده‌های فکری و سیاسی و اقتصادی آن با گذشته فرق می‌نماید و در باب آزادی و عدالت مسائل اساسی او را تبلور ببخشد و در حرکت به سوی توازن، به او اصالت ببخشد؟

آیا بیداری اسلامی توانسته است که به مسأله ظلم بپردازد که در سراسر زمین پراکنده است تا اینکه از نحوه رویایی با آن سخن بگوید، مسأله بندگی را مطرح نماید و نحوه فائق آمدن بر آن را بیان نماید و به مساله جهل و راه حل‌های آن و عقب ماندگی و امکانات خروج از آن بپردازد و اینکه آیا بیداری اسلامی در حد و اندازه چالشهای مطرح شده از سوی اندیشه دیگر و واقعیتهای مخالف می‌باشد یا نه؟ آیا بیداری اسلامی توانسته است به اهداف خود برسد یا نه؟ آیا توانسته است خود را به عنوان جایگزین وضعیت حاکم بر دنیا مطرح نماید یا نه؟

 

بیداری اسلامی، آغاز و شکلگیری

سیمای بیداری اسلامی و ابعاد فکری آن

برای روبرو شدن با این نوع سؤالات، ابتدا باید ماهیت بیداری اسلامی و میزان حضور آن را در عرصه واقعیت درک کنیم تا بتوانیم سیما و ابعاد فکری و نتایج و دستاوردهای آن را تشخیص دهیم. از این رو باید پرسید که ماهیت و میزان حضور بیداری اسلامی چیست؟

وقتی که به دنیای اسلام نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در نوعی رکود به سر می‌برد و اندیشه غرق در مسائل حاشیه‌ای و جزئیات است که بالندگی آن را از بین می‌برد. زیرا توجه آن فقط به میراث است و نه حرکت و پویایی. پرداخت اندیشه به مسائل و مشکلات ذهنی نیز غرق در ذهن گرایی است که حاصل اندیشه‌های جدالی می‌باشد. اندیشه¬هایی که اگر در جایی چشم انداز روشنی برای آن وجود دارد، در جایی دیگر گرفتار ابهام و تاریکی و ظلمت می‌باشد. همین امر باعث شده است که بعضی‌ها اسلام را در چارچوب عبادات و اخلاق عمومی و احکام فردی، آن هم به دور از مسؤولیتهای سیاسی و جهادی مطرح کنند. همین طور بعضی دیگر با اینکه به فراگیری اسلام عقیده دارند، اما پویایی آن را محدود کنند و در انتظار آخر الزمان بنشینند. آن هم به این دلیل که شرایط زمانی اجازه اجرای احکام آن را نمی‌دهند. گروه سوم نیز بر این عقیده هستند که دوره اسلام همه جانبه گذشته است. زیرا دورانهایی که انسان طی کرده است، او را با اوضاع تازه‌ای روبرو کرده است که اسلام درعصر شکلگیری و حرکت گذشته خود با آن روبرو نبوده است. از این رو اسلام باید از نقش خود به نفع اندیشه تازه‌ای دست بردارد که در بردارنده مشکلات تازه انسان هستند. در این صورت به جای اینکه اسلام منبع اعتقادات و قوانین شود، صرفاً به منبعی برای اندیشه‌ها و ارزشهای کلی انسان تبدیل می‌گردد. علاوه بر این، اندیشه اسلامی از غیب گریزان می‌شود. به این ترتیب انسان می‌تواند بین اندیشه اسلامی و اندیشه غربی که به واسطه ضعف و قوتهای موجود، خود را بر عرصه سیاسی تحمیل کرده است، وفاق ایجاد نماید تا این مسأله مطرح شود که اسلام با دستاوردهای تازه اندیشه انسانی و پیشرفتهای علمی همخوانی دارد و برای انسان مسلمان معاصر این مسأله به یک معیار تبدیل می‌شود. این گرایش نشان دهنده عدم اخلاص اینان به اسلام نیست بلکه به خاطر ذهنیت حاصل از شیفتگی در برابر تمدن غرب است و خواستشان این است که اسلام در عرصه تفسیر قرآن و جهت دادن به شریعت، از دستاوردهای جدید استفاده نماید. همزمان با شکلگیری این اندیشه تلفیقی، اندیشه انقلابی دیگری نیز شکل گرفت که هدف آن از بین بردن اندیشه عقب مانده‌ای بود که اسلام را از عرصه زندگی و رویارویی دور کرده بودند. در این رویارویی به خاطر یورش همه جانبه استکبار غربی مبتنی بر کفر و الحاد بر پایه‌های سیاسی اسلام، اسلام از عرصه حکومت و قانونگذاری بیرون شده بود تا اندیشه مسلمین از اسلام دور شده و به سوی ملی¬گرایی و قوم¬گرایی سوق یابد.

به این ترتیب مسلمانان آگاه برای ایجاد یک حرکت اسلامی سیاسی برنامه ریزی کردند که سعی دارد اسلام را به عرصه عام زندگی در جنبه‌های اندیشه و قانونگذاری و جهاد بازگرداند.

این حرکت اسلامی توانست در کشورهای اسلامی، زمینه فعالیتهای سیاسی و فکری را فراهم آورد تا این حرکت به حرکتهای گوناگونی که از نظر ذهنیت و جزئیات تشریعی و نگرش سیاسی تفاوت داشتند، تبدیل شود. ولی همه این‌ها نیز نتوانست جامعه اسلامی تحت سیطره استکبار را به حرکت وادارد تا اینکه بر اساس قواعد فکری و سیاسی اسلامی به آزادی و استقلال دست یابد. زیرا این حرکت‌ها بر اندیشه‌های جدید غربی در عرصه سیاسی متکی بودند. به همین دلیل شاهد بروز انقلابهای قومی و ملی و مارکسیستی در جاهای گوناگون بودیم. اما جنبش اسلامی بیش از اینکه در درگیریهای سیاسی حضور داشته باشد، گرفتار درگیریهای فکری بود. در این بین اگر به بعضی از نقاط قوت نیز دست یافت، رسانه‌های تابع غرب سعی کردند که آن را از صحنه دور کنند و دستگاههای جاسوسی نیز کوشیدند که با دامن زدن به نابسامانی داخلی، اسباب تضعیف آن را فراهم کنند و آن را از تأثیرگذاری بیندازند. در چنین فضای متزلزلی، جنبش اسلامی دچار بعضی مشکلات و ضعف‌هایی مانند انقلاب زدگی و سیاست زدگی گردید و این باعث شد که از سوی دستگاههای حاکم وابسته به غرب و ذهنتیهای غربزده که قائل به جدایی دین از سیاست و جلوی دخالت اسلام در سیاست را می‌گرفتند یا ذهنیتهای عقب افتاده‌ای که اسلام به دائره عبادات محدود دانسته و آن را از عرصه عمومی زندگی دور می‌دانستند، به محاصره در آمد.

 

تولد بیداری اسلامی

اما انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، توانست که در تحقق هدف مرحله‌ای خود به صورتی گسترده با امت اسلامی وارد تعامل شود و حکومت شاهنشاهی را که نماینده استکبار آمریکایی در ایران به شمار می‌رفت و می‌خواست روح اسلامگرایی را به سود روح کفرگرایی که با دوران مجوسی‌گری و زردشتی‌گری پیوند داشت، ساقط نماید. سقوط این دولت به عنوان پایگاه قوی کفر و استکبار، توسط اسلام انقلابی برخاسته از مرجعیت دینی که از جایگاه مسؤولیت به همه زندگی نظر دارد، صدمه قوی بود که توانست زلزله ایجاد نماید و علامت سؤال بزرگی را برای همه دنیا در باره توان انقلاب آفرینی اسلام و انسان سازی و مقابله با چالش آفرینی دیگران و توان رویارویی، تحریک‌گری و تداوم ایجاد نماید. این انقلاب باعث شد که مسلمانان توان انقلاب آفرینی و پاسخگویی به چالش‌ها و چالش آفرینی و دولت سازی به خاطر خودکفایی در قانونگذاری اسلام بر اساس خط اجتهاد را درک کنند. این امر اعتماد مسلمانان به توان رهبری اسلام را زنده کرد و حس سیاسی متبلور در حس اسلامی آغازیدن گرفت. مسلمانان به این فکر افتادند که انقلاب ممکن است نزدیک‌ترین راه برای برپایی دولت اسلامی باشد و در باره فرایند اصلاحات در برابر فرایند تغییر همه جانبه که عنوان انقلاب و شورش در برابر منافع استکباری در کشورهای اسلامی را برگزیده است، به گونه‌ای منفی صحبت کردند. به این ترتیب بیداری اسلامی متولد شد که چشم مسلمانان را از خواب بیدار کرد. از این رو نوری را دیدند که اندیشه و خیزش اسلام را فراگرفته است. همین طور مسلمانان را از غفلتی که بر خرد‌ها و دل‌هایشان سایه افکنده بود دور نماید و آنان را واداشت که به سوی با تمام توان به سوی مواجهه با چالش‌ها بشتابند. توانی که به مصاف خطر‌ها می‌رفت، جراحت‌ها را به جان می‌خرید، درد‌ها را تحمل می‌کرد و با صبر و اخلاص مشکلات جهاد را پذیرا می‌شدند. مسلمانان به فکر ناگواریهای جامعه اسلامی در باب آزادی و عدالت افتادند که تابع برنامه ریزیهای اندیشه غربی غیر اسلامی بود. می‌گفتند که ضرورت دارد بر اساس مفاهیم اسلامی حرکتهای انقلابی صورت گیرد تا اینکه انسان مسلمان، اندیشه و عمل و نظریه و اجرایش یکی شود. طوری نباشد که در عبادت مسلمان و در سیاست کافر باشد و از راه منحرف باشد.

با توجه به این تلاش‌ها، پرده از باورهای فکری و معنوی مسلمانان برداشته شد و مسلمانان نسبت به اندیشه‌هایی که مطرح می‌شد، تبلیغاتی که در جوامعشان جریان داشت، بیم‌ها و هراسهایی که دامن زده می‌شد و طرحهایی که برایشان طراحی می‌شد، هوشیار شدند تا اینکه به صورت آگاهانه‌ای فکر کنند و همه آن‌ها را در چارچوب اندیشه‌های اسلامی و احکام دینی مورد مناقشه قرار دهند و در وابستگی و موقعیت و حرکت و تداوم، از استواری برخوردار شوند. به گونه‌ای که در اندیشه و موضعگیریشان هیچ انحراف و خللی وارد نیاید.

با این روح تازه که به دور از چارچوبهای حزبی تنگ و حرکات سیاسی محدود، اسلام را به جریانی خروشان و موجی پر سر و صدا تبدیل کرد، این دوائر پراکنده در دنیای اسلام توسعه یافتند و آغازیدن گرفتند و پویش حاصل کردند. به گونه‌ای که عموم امت اسلامی حرکت کردند و رهبران خود را مجبور کردند که به صورتی عمیق‌تر و گسترده‌تر به آن‌ها توجه کنند. زیرا نیازهای آن خیلی گسترده از گذشته شده بود. چه بسان مردم توانستند که در موضعگیری و حرکت از رهبران خود نیز پیش‌تر بروند. وضعیت به گونه‌ای شد به جای اینکه مردم به رهبران بپیوندند این رهبران بودند که به مردم ملحق شدند. انقلاب اسلامی ایران خاستگاهی برای حرکت و کارامدی و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم این بیداری روی دنیای اسلام شد. خصوصاً بعد از اینکه انقلاب به دولت تبدیل شد باز هم از خط انقلاب فاصله نگرفت و در چالشهای بین آگاهی و عقب ماندگی به جایگاه مهمی را از آن خود کرد.

 

تعصب مانع بزرگی است

کم کم اندیشه‌های ارتجاعی و عقب ماندگی به سوی مراکز بیداری یورش آورد و استکبار شروع به برنامه ریزی برای به کنترل در آوردن این وضعیت نمود و اندیشه‌های مخالف نیز کوشیدند که در برابر این تحول استثنایی جدید، زمام امور را به دست بگیرند. تحولی که توانسته بود توده‌های مردم را به سوی اسلام بازگشت دهد. البته به خاطر خلأی که در نبود اسلام انقلابی ایحاد شده بود، این اندیشه‌های اسلامی نیز توانستند بعضی‌ها را به دور خود جمع کنند و به سرعت به بسیاری از علامتهای سؤال حاصل از مشکلات انسان معاصر پاسخ دهند.

یکی از نشانه‌های واپسگرایی و عقب ماندگی، اندیشه‌های فرقه گرایی است که به صورت تعصب آمیزی ارائه می‌شوند و مجال گفتگوی منطقی در باره مسائل اختلافی مذاهب در باب عقیده و شریعت را نمی‌دهند. بلکه سعی می‌کنند تا مراکز مذهبی را به صورت متحجرانه‌ای تحریک کنند و به هیچ جدال و مناقشه‌ای مجال ندهند و هر کسی را که بخواهد در باره مسلمات مذهبی سؤالی را مطرح نماید یا به روش قرآنی که انسان را وامی دارد که در طرح قضیه و جدال با دیگران بهترین روش را برگزیند، رفتار نماید، سنگ باران کنند.

در پرتو این شرایط بود که استکبار کوشید از ذهنیت عقب مانده متحجری که به لوازم و ابزارهای گفتگو باور نداشت استفاده برده و پیرامون انقلاب اسلامی دست به ابهام زایی بزند و آن را به مذهب گرایی متهم نماید. اینکه این انقلاب، اسلامی نیست بلکه انقلابی شیعی است که سایر مسلمانان هیچ نقشی در آن و مفاهیم آن و خاستگاههای آن ندارند. زیرا تشیع گرفتار غلوهای بسیاری است که از مبانی اساسی اسلام فاصله گرفته است. استکبار از طریق بعضی از همین دوائر تنگ و محدود مذهبی اسلامی کوشید که به محدود سازی انقلاب اسلامی بپردازد و آن را به جزئیاتی مشغول سازد که روحیه انقلابی را از بین می‌برد و حرکت اسلامگرایان در خط تغییر را مصادره می‌نماید تا اینکه آنان نتوانند به مصاف کسانی بروند که مستکبران کافر آنان را پاسداران اندیشه‌ها و امتیاز‌ها و منافع خود قرار داده‌اند و در برابر این خدمت زمینه پادشاهی و امیری و ریاست بر کشورهای اسلامی را برایشان فراهم ساخته‌اند. هر چند که این امر به ضرر اهداف بزرگ اسلام در زندگی باشد.

 

مشکلات و موانع گفتمان سیاسی و فکری

اما باید توجه داشت که گفتمان سیاسی بیداری اسلامی از حیث جزئیات گوناگونی داشته و در بردارنده اندیشه‌های متعددی بوده است و روش خشونت آمیزی را برای خود برگزیده بود. به گونه‌ای که خشونت به یکی از ویژگیهای خط انقلابی بیداری تبدیل گردید و روش هجومی به امری درونی و بیرونی مبدل شد و وضعیت به گونه‌ای شد که سخن گفتن آرام و منطقی در باره قضایای گوناگون نشان دهنده شکست بود که انقلاب آن را رد می‌کرد.

کسانی که حرکت خیزش جوشان بیداری اسلامی را زیر نظر داشتند، توانستند برای محتوای فکری آنکه از اندیشه اسلامی یکپارچه یا سطح فکری معقولی نشأت نگرفته بود، نقاط ضعف بسیاری را برشمارند. چرا که برنامه ریزی انقلابی برای یکپارچه سازی ایده‌های فکری یا حفاظت از برجستگی خاص سردمداران آن صورت نگرفته بود. همین امر باعث گردید که تصویر بیداری اسلامی در ذهن کسانی که جذب موضعگیریهای انقلاب شده بودند ولی در برابر اندیشه انقلاب دچار تحیر شده بودند، متزلزل گردد. زیرا نمی‌دانستند که این اندیشه از کجا نشأت گرفته است؟ مبنای غیبی دارد و یا حسی و یا هر دو؟ فرایند توزیع چگونه خواهد بود؟ مبنای دیگری که در آن دیگران استثنا به شمار می‌آیند، کدام است؟ غیر از این‌ها سؤالهای دیگری نیز وجود داشت که باعث تحیر عقلی می‌شد.

خشونت نیز مشکل کسانی بود که سیمای انقلابی بیداری اسلامی را دوست داشتند و اصل آن را رد نمی‌کردند. زیرا می‌دیدند که زندگی نیازمند آن است. در چالش‌ها، زبان مدارا در برابر زبان خشونت رنگ می‌باخت. از این رو چاره‌ای غیر از خشونت وجود نداشت. این خشونت بود که مخالفان را تضعیف می‌کرد و آن‌ها را به شکست وامی داشت. از سوی دیگر جنبش اسلامی نیز به این خشونت نیاز داشت تا به دیگران نشان دهد که نباید از قدرت دیگران هراس داشته باشند. چرا که اسلام نیز قدرت مقابله با آن‌ها را دارد. هدف این بود که مردم در فرایند انتخاب خود، با توجه به قدرتی که در دیگران می‌دیدند، از موضعگیریهای اسلامی دور نشوند.

آنان خشونتی را که در طبیعت وجود دارد، از قبل توفان‌ها و خروش امواج و بالا آمدن آب‌ها و زلزله را که هستی بدان‌ها نیاز دارند، رد نمی‌کنند. ولی استفاده از خشونت در همه جا و با همه مردم را به عنوان یک قاعده فراگیر رد می‌کنند. زیرا ممکن است که مدارا در جایی کارایی داشته باشد که خشونت چنین کارایی را نداشته باشد. همین طور بعضی از مردم دلشان جز با کلمات آرام و عاقلانه و اندیشه‌های منطقی و متوازن باز نمی‌شود. آنان در فضایی آرام و منطقی بودن اندیشه پذیرای این حرف‌ها می‌شوند. آنان می‌افزایند که اسلام مدارا را اساس روش و حرکت برگزیده است. مگر در جایی که انسان مجبور به استفاده از خشونت شود. این حقیقت در این حدیث مأثور نیز آمده است: «مدارا بر چیزی قرار نداده شد مگر اینکه بدان وزانت بخشید و از چیزی برداشته نشد مگر اینکه آن را سبک خواست.» و «خداوند مداراگر است و مدارا را دوست دارد و چیزی را که به واسطه مدارا می‌دهد به واسطه خشونت نمی‌دهد.» اینان تأکید می‌دارند که انقلابی بودن به معنای بیان کلمات درشت و اتخاذ روشهای خشن نیست بلکه باید از عناصری استفاده کرد که درتغییر دادن اندیشه‌ها و موضعگیری‌ها سهیم باشند. باید از روشهای حکیمانه‌ای استفاده شود که شرایط عینی زندگی و انسان را مورد بررسی قرار دهد و نتیجه بخش باشد.

 

بیداری اسلامی حاصل اجتهادهای گوناگون است

اما کسانی که از جایگاه رهبری روند بیداری اسلامی را پیگیری می‌کنند، با این منطق به این انتقادات پاسخ می‌دهند: ما نیز موافقیم که فقدان وحدت فکری در گفتمان اسلامی مشکل دشواری برای موافقان و مخالفان اسلام به شمار می‌آید. زیرا باعث می‌شود که موافقان نتوانند در باب وابستگی اعتقادی و التزام فکری، اندیشه اسلامی را به خوبی فرابگیرند و همین طور مخالفان نیز نتوانند این حرکت جدید را فهم کنند و اندیشه‌ها و موضعگیریهای آن را مورد مناقشه قرار دهند. گاهی موضعگیریهایی مورد نقد قرار می‌گیرند که موضعگیریهای حقیقی آن به شمار نمی‌آیند. زیرا تصویرهایی که از این حرکت تبارز یافته است به رهبران آن مربوط می‌شوند.

اسلامگرایان به خوبی این مشکل را درک کرده‌اند ولی به این نکته مهم نیز اشاره می‌دارند که بیداری اسلامی خاستگاه محدود و مشخصی ندارد که حرکت خود را در چارچوب وحدت اندیشه حزبی دارای نشانه‌ها و گرایش‌ها و روشهای بروز دهد. بلکه بیداری اسلامی یک حالت عام اسلامی است که نشان دهنده اجتهاد‌ها و برداشتهای مختلفی می‌باشد که مجتهدان در آن اختلاف نظر دارند. به این ترتیب مقلدان و نیز شعارهایی که مردم به تبع احساسات و اندیشه‌ها و وضعیتشان در عرصه اسلامی گسترده بدان ملتزم می‌شوند نیز دچار گونه گونی می‌شوند.

علاوه بر این باید بیفزاییم که انقلاب حاصل یک اندیشه کلی بود که پس از این با جزئیات سروکار نداشت و با چالشهای حاصل از انقلاب و حوادث گوناگون روبرو نشده بود و به صورت دقیق در باره آن‌ها اندیشه نکرده بود. زیرا داشت برای پیروزی آمادگی می‌گرفت و باید برای رویارویی موضعگیری می‌کرد و توانمندیهای مردم را منفجر می‌نمود و اوضاع سکون و جمود را به حرکت وامی داشت. اگر این ملاحظات را در نظر بگیریم آنگاه در این باره بعضی عذرهای انقلاب را خواهیم پذیرفت. به ویژه اینکه رهبران انقلاب به مانند هر رهبر دیگری، این توان را نداشتند که در انفجارهای انقلابی و زلزله‌های خشونتبار به صورت دقیق حرف‌ها و موضعگیری‌ها را مورد رصد قرار دهند و به کنترل و متحد کردن آن‌ها بپردازند. زیرا فضای پرالتهاب چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد و نمی‌تواند به سهولت بدان دست یابد. چرا که مسأله یکپارچگی نیازمند فرصتهای مناسب است.

اما با گذشت زمان می‌توان برای این معایب نیز راه حلهایی را یافت. وقتی که رهبران فرص کافی بدست آورند، می‌توانند به سؤالهای موافقان و مخالفان پاسخ دهند یا اینکه هرگاه اندیشه‌های گوناگون مشکلاتی را ایجاد کردند، اندیشمندان می‌توانند به پالایش این میراث همت گمارند. زیرا این مسائل نتیجه اختلاف در ماهیت اندیشه انقلاب در موضعگیریهای رهبران نبوده بلکه حاصل اجتهادات گوناگون و تفاوت در ایده‌ها و نگرش‌ها به اوضاع عمومی اسلامی می‌باشد. ما انقلابی را در دنیا نمی‌بینیم مگر اینکه آن‌ها نیز دچاراختلاف در اندیشه و روش هستند که مردم نیز آن را در رفتار‌ها و اندیشه‌های خود نشان می‌دهند. زیرا مسأله تعدد یا وحدت اندیشه نیست بلکه نوع واکنش عقلی و احساسی مردم بعد از فهم از اندیشه می‌باشد که در حال و هوای انقلاب، امکان کنترل آن وجود ندارد. اما باید یک ملاحظه مهم را مد نظر قرار داد که ماهیت اسلام در عرصه فکری و انقلابی تفاوتهای گوناگونی را دارد. از این رو اختلاف یک حالت طبیعی به شمار می‌آید و در شرایط غیر عادی که انقلاب نیز یکی از آن‌ها به شمار می‌آید، این اختلاف طبیعی‌تر به نظر می‌آید. نکته مهم دیگری وجود دارد و باعث کاسته شدن از اختلافات می‌شود این است که اسلام منابع اصیلی به مانند کتاب خدا و سنت پیامبر دارد که در صورت بروز اختلاف می‌توان به آن‌ها مراجعه کرد بر خلاف بسیاری اندیشه‌های دیگر که تابع افراد هستند و این افراد خاستگاههای متنوعی دارند که رسیدن به نتیجه محدود و مشخص را دشوار می‌نماید.

 

ضرورتهای خشونت

بیداری و زبان خشونت

اما خشونت در روش و اندیشه، ممکن است برای آن دسته از کسانی که به روشهای آرام عادت کرده‌اند ناگوار باشد. زیرا آنان تاب تحمل درشتی و تعدی را ندارند. این امر ممکن است روی روند انقلاب تأثیر به جای بگذارد و به خاطر همین خشونت ممکن است بعضی از مردم از انقلاب دور شوند. زیرا خشونت را با برداشتی که از اسلام دارند و آن را دین رحمت می‌شمارند، متناسب نمی‌بینند.

ولی مسأله‌ای که ممکن است به صورت یک اشکال مطرح شود، موضوع جهاد در اسلام است. چه جهاد در دوران پیامبر گرامی اسلام و چه در دورانهای معاصر. کشتار‌ها و درد‌ها و پیامدهای ویرانگر حاصل از جنگ‌ها چیزهایی است که مردم را تکان می‌دهد. شاید مشکل همه این‌ها این باشد که وقتی شرایط منطقی و دشوار در نظر گرفته نشود، مردم متوجه پس زمینه‌ها و ابعاد پنهان مسأله نمی‌شوند و فقط صحنه‌های ناگوار آن را می‌بینند. این‌‌ همان چیزی است که بیداری اسلامی در حرکت انقلابی خود با آن روبرو می‌باشد. چالشهایی که بیداری اسلامی در عرصه‌های گوناگون با آن روبرو می‌باشند بسیار سخت و شدید است. حتی موجودیت و هویت بیداری اسلامی با چالش مواجه می‌باشد. از این رو بیداری اسلامی در وضعیت غیرعادی قرار دارد. وضعیتی که تابع هیچ یک از قوانین و معیارهای شناخته شده نمی‌باشد. بیداری اسلامی با خطراتی از همه جانبه روبرو می‌باشد مانند انسانی که در میدان نبرد از هر سوی توسط دشمن احاطه شده است. در این باره نکته قابل توجهی وجود دارد و آن این است که انقلاب دارای دو هدف اساسی می‌باشد.

هدف اول مقابله با چالشهایی است که به صورتی خشن و توان فرسا، از سوی کافران و مستکبرات ضد انقلاب دامن زده می‌شوند. این امر باعث می‌شود که انقلابیوت تحت تأثیر فشارهای روحی و روانی قرار بگیرند و احساس کنند اسلامی که در برابر عملی خود این همه روی مدارا تأکید دارد، مانعی نمی‌بیند به مانند دیگرانی که دست به خشونت علیه اسلام می‌زنند، از بالا‌ترین درجه خشونت سیاسی و جهادی استفاده کنند.

هدف دوم بسیج انسانی در مسائل مهم سیاسی است. در این مسائل نیاز است که احساسات و عواطف تحریک شوند و هیمنه مستکبران از جان مستضعفان زدوده شود و خوف و هراس از باور امت اسلامی از بین برود و در برابر ستم و ستمگران، حماسه مردم تحریک شود. این امر ایجاب می‌نماید که امت اسلامی در مراحل ابتدایی انقلاب خود، مورد فرهنگ سازی قرار گیرد تا اینکه احساس قدرت نماید و این احساس قدرت به موضعگیری بینجامد و این‌‌ همان چیزی است که در تربیت عاطفه و تقویت احساسات باید برای آن برنامه ریزی کرد.

البته وقتی که انسان از خط تعادل خارج می‌شود، طبیعی است که این روش نیز از دچار بعضی آسیب‌ها و معایبی شود و عواطف نیز در هنگام موضعگیری دچار فروپاشی گردد. ولی مزایای اسلامگرایی سیاسی در توان بسیج کردن آن است که عقل و باور و احساس و حرکت را سرشار از اسباب تنش و قدرت نماید. این مزایا بسیار بیشتر از میزان معایب آن است. بهترین مثال آن نیز شعار «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر شوروی»، «مرگ بر اسرائیل» یا «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» است. امتی که می‌خواهد برای بیداری اسلامی انقلابی برنامه ریزی نماید باید هر زمان این شعار‌ها را تکرار کنند. همین طور باید برای پایمال کردن نمادهای استکبار نیز رفتارعملی صورت دهد، به نحوی که مردم از روی آن‌ها عبور کنند و پا رویشان بگذارند.

بعضی از مردم ممکن است این شعار و اقدامات را افراطی بدانند و معتقد باشند که این کار‌ها رابطه انقلاب و دولتهای بزرگ را دچار خدشه می‌نماید. در حالی که نمی‌توان در هیچ زمینه‌ای از آن‌ها بی‌نیاز بود. زیرا مراکز اقتصادی و سیاسی و فرهنگی دست آن‌ها قرار دارند و آن‌ها می‌توانند همه دنیا را تحت فشار خود قرار دهند. از این رو نمی‌توان موضع منفی در قبال آن‌ها گرفت یا با آن‌ها قطع رابطه کرد. زیرا با این کار به جای اینکه کشورهای بزرگ در تنگنا و محاصره قرار گیرند، این دولتهای کوچک هستند که در تنگنا قرار می‌گیرند. لذا شعار نه شرقی و نه غربی شعاری غیر واقعی است. زیرا در بیشتر زمینه‌ها ما به آن‌ها نیاز داریم.

 

شعار سیاسی تغییری زبان قرآن است

ولی کسانی که در عرصه‌های سیاسی اسلامی فعالیت دارند پاسخشان این است که انقلاب اسلامی شورش علیه حاکمیت نبود که وضعیت خود را بهبود ببخشد و بعد از آن فضای عمومی هم چنان تابع حرکت سیاسی دولتهای بزرگ باقی بماند بلکه عملی تغییری است. اینکه در راستای وابستگی حقیقی به خط اسلام، انسان از درون خود را تغییر دهد و به عنوان بخشی از‌‌ رها شدن از شرک و بت پرستی، خود را از هیمنه معنوی و فکری مستکبران برهاند. خواست اسلام این است که انسان عقلانیت خود را از شرک به توحید تغییر دهد. آزادی درونی‌‌ همان آزادی اندیشه و احساس و آزادی بیرونی‌‌ همان آزادی حرکت و عمل است. از این رو اسلام حمله همه جانبه‌ای علیه بت‌ها صورت داد تا هیچ نوع بت پرستی حتی به صورت ظاهر نیز باقی نماند. به این ترتیب اسلام توانست علی رغم دشواریهایی که در آغاز دعوت دامنگیرش شد، انسان را به توحید ناب برساند. در آن زمان همه مشرکان در برابر اسلام ایستادند جلوی بسیاری از برنامه‌های آن را گرفتند و موانع بسیاری را در برابرش تراشیدند.

آنچه امروز باید در جامعه اسلامی معاصر مطرح باشد، ایجاد تغییر در ذهنیت مسلمانان در قبال خضوع در برابر هیمنه استکبار کافر است. زیرا با توجه به قدرت مادی مستکبران در برابر مستضعفان، بعضی از مردم این هیمنه را قضا و قدر و غیر قابل تغییر می‌دانند. در حالی که در این باره باید برنامه ریزی کرد و به نقاط ضعف مستکبران در برابر مستضعفان نیز پرداخت. باید شعاری را که با سقوط هیمنه آنان در جان مردم می‌شود، را تکرار کرد. باید این تصور را نیز در مردم ایجاد کرد که مستکبران نیز در معرض نابودی و فروپاشی هستند و با دست زدن به بعضی اقدامات می‌توان این حقیقت را مورد تأکید قرار داد. اگر این شعار اوهام سیاسی و خیالهای فکری باشد، همان واقعیتی که سیلی از شعار‌ها را متوجه آن کرده‌اند همه شعارهای آنان را در هم خواهد ریخت و دور از واقعیت بودن آنان را ثابت خواهد کرد.

اگر چه بعضی از مردم چنین حرفهایی را تکرار می‌کنند و این فکر را دامن می‌زنند که این موضعگیری خود به نوعی تکبر و خودبزرگ بینی تبدیل می‌شود که بعداً قابل از بین بردن نیست. در پاسخ باید گفت که یکی از اهداف اسلام آزاد کردن انسان از درون است. یعنی با تکانی معنوی و روحی او را به منبع قدرت پیوند دهد و قدرت نمایان الهی در هستی را به او نشان دهد. در این صورت از میزان تأثیر خداوندگاران [دروغینی] که بر قدرتهای مادی جاری در عالم حس، سیطره دارند کاسته خواهد شد. این خدایگانان تلاش می‌کنند که پایه‌های قدرت خود را بر روح و روان مردم تثبیت کنند تا هر گونه حرکت و فعالیت مخالف آنان را سست گردانند. این امر نیازمند مقابله قدرتمندانه‌ای است که خوف و ترس از اینان از روح و جان انسان مسلمان زدوده شود تا اینکه هماهنگ با خط اسلامی خود، آزادانه تصمیم بگیرند.‌‌ همان خطی که اراده الهی بر آن قرار گرفته است تا انسان مسلمان در آن حرکت نماید و به رضوان او نائل آید. روش قرآن نیز همین است. قرآن ضعف مستکبران را به نمایش می‌گذارد و عظمت الهی را که بر‌تر از قدرت بندگان او می‌باشد و بر همه چیزی سیطره و هیمنه دارد و از همه بی‌نیاز است و همه به او نیازمندند، مورد تأکید قرار می‌دهد. تأکید قرار بر این است که خداوند با پرهیزگاران و نیکوکاران است: «إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ» (اعراف/۱۹۴) و آنان «لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ» (حج/۷۳). غیر از این‌ها موارد دیگری نیز وجود دارد که از عظمت مطلق الهی سخن می‌گوید. در ادامه از موضعگیریهای عملی قدرت معنوی پیامبران سخن گفته می‌شود که تن دادن به خوف و هراس از مستکبران را نفی می‌کردند. خداوند متعال در باره موضع پیامبر اسلام در شب هجرت چنین می‌فرماید: «إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُواْ ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُواْ السُّفْلَى وَکَلِمَةُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیَا» (توبه/۴۰).

در جایی دیگر خداوند در باره مؤمنانی سخن می‌گوید که تبلیغات مخالف سعی داشتند اراده روانی آنان را در هم بشکنند و و قدرت مسلط بر وضعیت عمومی را به آنان خاطر نشان کنند: «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَاناً وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ* فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُواْ رِضْوَانَ اللّهِ وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ*إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءهُ فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» (آل عمران/۱۷۳-۱۷۵).

می‌بینیم که قرآن کریم این مسأله در زمینه عملی به عنوان تجربه‌ای زنده و کارامد نیز به تصویر می‌کشد. تجربه زنده‌ای که بر اساس اراده قوی برخاسته از ایمان، رویکرد به سوی خداوند، ثبات در موضعگیری، پرهیز از تزلزل و تن ندادن به ترس‌ها و هراس‌ها، پیامدهای مثبتی را به دست دهد. این امر باعث که پیامبر و مؤمنان از قدرت درونی خود استفاده کنند و به جایگاه پیشرفته‌ای از قدرت در زندگی تبدیل شوند و با این کار از کرامت الهی برخوردار شوند و به رضایت او دست یابند و از الطاف او قدرت بگیرند.

این خط الهام بخش از مؤمنان می‌خواهد که از تجربیات کسانی که سابقه در ایمان داشتند و در عرصه‌های درگیری از حضوری فعال برخوردار بودند، درس بگیرند و با استفاده از این درس، به معنویتی که قدرت عملی را در پی دارد، بیندیشند.

مجله المنطلق، شماره ۵۴، شوال ۱۴۰۹هـ برابر با ژوئن ۱۹۸۹م

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 8:26 :: نويسنده : علی علیکرمی

با آنکه تا قبل از انقلاب ایران، مسلمانان در گوشه و کنار جهان، مسلمان بودن خود را از روی شرم پنهان می‌کردند، امروزه نه تنها مسلمانان احساس عزت می‌کنند، بلکه با گسترش بیداری اسلامی، حکومت‌های دیکتاتوری و مورد حمایت امریکا ـ مثل اردن، بحرین، الجزایر، قطر، کویت، مصر، امارات، عربستان و... ـ در مقابله با موج اسلام‌گرایی با معضلاتی مواجه شده‌اند. بی‌تردید، انقلاب اسلامی مهم‌ترین تأثیر را در این رشد داشته است و امروزه، حضور فعال بیش از 195 گروه و جنبش اسلام‌گرا در کشورهای عربی، نشانی از گسترش این موج دارد؛ گروه‌هایی که همة آنها غیرمستقیم از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفته‌اند و بعضی از آنها هم مستقیم از ایران حمایت و پیروی می‌کنند.

 

هرچند اینجا فقط فهرست مختصری از این گروه‌های سازماندهی شدة حامی ایران را آوردم، ولی هیچ کس نمی‌تواند منکر تأثیر عمیق انقلاب ما بر تودة مردم مسلمان شود. بعضی از گروه‌ها نیز ظاهراً، رابطه‌ای با ایران ندارند ـ مثل «حرکت الاسلامیه» در خود اسرائیل که گروهی نه چندان کوچک است شامل اعراب اسرائیلی گرایش پیدا کرده به اسلام  و رئیس آنها عبدالله نمر درویش است ـ ولی کسی نمی‌تواند تأثیر انقلاب ما را بر گسترش جنبش‌های اسلامی در منطقه انکار کند.

 

نکته: این فهرست فقط اسامی بعضی از این گروه‌های داخل کشورهای عربی، ترکیه و پاکستان را شامل می‌شود وگرنه، گروه‌های اسلام‌گرای جهان اسلام بیش از ۲۶۰ حزب و گروه است.

 

 

 

1. گروه‌های لبنانی

به علت کثرت و نیز شهرت این گروه‌ها فقط به ذکر اسامی آنها بسنده می‌کنیم: جنبش امل لبنان: که پایه‌گذار آن امام موسی صدر بود؛ حزب الله لبنان که شامل حزب‌های کوچک‌تری است مثل حزب الدعوه لبنان؛ جبهة اسلامی؛ مجمع روحانیون اسلامی: سنی و شیعه؛ مقاومت اسلامی؛ گروه مجموعات الحسین؛ جبهة جهاد؛ گروه توحید؛ جبهة آزادی‌بخش لبنان؛ جبهة مستضعفین فی الارض.

 

 

2. جنبش توحید اسلامی لبنان(سنی)

به‌رغم اعتقادات سنی، این جنبش به دفعات از امام خمینی و جمهوری اسلامی ایران حمایت کرده است.

 

 

۳. گروه‌های فلسطینی

حماس و جهاد اسلامی.

 

 

۴. مجلس اعلای عراق

این گروه در حقیقت ائتلاف تمام گروه‌های شیعة عراق است رهبر فعلی آن سید عبدالعزیز حکیم است و در حقیقت، حزب حاکم عراق محسوب می‌شود. قابل ذکر است که عبدالعزیز حکیم به علت پیروی سرسخت از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تا قبل از این، دومین مهرة نیرومند جمهوری اسلامی ایران در منطقه محسوب می‌شد (بعد از حسن نصرالله) ولی بعد از به قدرت رسیدن در حکومت عراق، به نظر می رسد که مرد اول آیت‌الله خامنه‌ای در خاور میانه است.

 

 

 

۵. حزب الدعوه عراق

 

مؤسس آن سید محمدباقر صدر بود که بعد از انقلاب اسلامی، به اطاعت از ولایت فقیه و امام خمینی تصریح کرد و بلافاصله صدام او را به شهادت رسانید. نخست‌وزیر فعلی عراق (نوری مالکی) از اعضای این حزب است.

 

 

۶. حزب الدعوه خلیج

گروهی از شیعیان حوزة خلیج فارس که با ایران ارتباط دارند.

 

 

۷. جبهة انقلاب اسلامی شبه جزیره (عربستان)

 

به رهبری سعید صفار که مدتی در خارج از عربستان تبعید بود، ولی امروزه با کم کردن حرکات تند مذهبی و نظامی به فعالیت‌های سیاسی مثل شرکت در انتخابات روی آورده است. این گروه در ایران رفت و آمد زیادی دارد.

 

 

۸. حزب‌الله حجاز

سنی‌های عربستان که تحت تأثیر جمهوری اسلامی ایران هستند.

 

 

۹. حزب آزادی‌بخش شبه جزیره (عربستان)

شامل شیعیان عربستان که فعالیت‌های زیرزمینی در شرق عربستان دارند. این منطقه شیعه‌نشین است و چاه‌های نفت عربستان نیز در همین منطقه قرار دارد. این گروه نیز در ایران و عراق رفت و آمد زیادی دارند.

 

 

۱۰. جبهة اسلامی قومی سودان

گروهی سنی‌مذهب منشعب از اخوان المسلمین به رهبری دکتر حسن ترابی، روشنفکر مشهور عرب، که با ایران روابط بسیار نزدیکی دارد و در سال1989 در سودان به قدرت رسید.

 

 

11. حزب نهضت تونس

همان جنبش گرایش اسلامی تونس است که سال‌ها قبل، از هر فعالیتی ممنوع شده بود، ولی بعد از انقلاب ایران، دوباره جواز فعالیت گرفت. این گروه معتقد به اجرای دستورات دینی در ادارة کشور است. در حالی که این حزب هر گونه اقدام نظامی را محکوم می‌کرد، ولی به علت نفوذ رو به رشد این گروه در سال1987 رئیس و 90 نفر از اعضای اصلی آن به اتهام‌های کودتا یا جاسوسی برای ایران و ... دستگیر و زندانی شدند. این گروه امروزه شورای رهبری 20 نفره دارد که اغلب آنان دانشجویان متدین و روشنفکر هستند.

 

 

12. جبهة اسلامی برای آزادی بحرین(شیعه)

اینان خود را پیرو امام خمینی می‌دانند. در سال 1361، بسیاری از اعضای آن به اتهام قصد کودتا دستگیر و زندانی شدند، ولی به تازگی فعالیت‌های خود را از سر گرفته‌اند. ( با توجه به اکثریت شیعه در بحرین، این کشور به مرکز جنبش‌های حامی ایران در حوزة خلیج فارس تبدیل شده است.)

 

 

۱۳. گروه عدل و احسان مراکش

به رهبری عبدالسلام یاسین که به علت حمایت بسیار زیاد از جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی در نشریة این گروه، رهبر این گروه دستگیر و زندانی شد.

 

 

14. جنبش مجاهدان مراکش

 

 

 ۱۵. دارالتوحید کویت

جنبشی قدیمی و فعال شامل گروهی از روشنفکران کویت که کاملاً حامی سیاست جمهوری اسلامی ایران هستند.

 

 

 

1۶. جنبش آزادی‌بخش کویت

گروهی به رهبری آیت‌الله عباس مهری، تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران که با ایران و لبنان در تماس هستند.

 

 

۱۷. حزب الدعوه کویت

بعد از یک بمب‌گذاری در سال 1983، بسیاری از اعضای آن دستگیر شدند و تحت فشار دولت کویت هستند.

 

 

18. جبهة نجات اسلامی الجزایر

گروهی بسیار بانفوذ در بین مردم، که کاملاً حامی جمهوری اسلامی ایران است. در سال 1991، این گروه اجازة شرکت در انتخابات پارلمان را پیدا کرد که با پیروزی قاطع، نزدیک 70 درصد کرسی‌های مجلس را به دست آورد. عباس مدنی رهبر این حزب تصریح کرد که می‌خواهیم حکومتی اسلامی شبیه به حکومت خمینی در ایران تشکیل دهیم. بعد از این اظهارات، که بیشتر شبیه یک عملیات انتحاری بود، بلافاصله ارتش الجزایر با حمایت همه جانبة امریکا و اروپا کودتا کرد و عباس مدنی و دیگر اعضای این حزب را زندانی کردند.

 

 

19. حزب‌الله الجزایر

گروهی مخفی شامل شیعیان الجزایر که افرادی کم، ولی بسیار فعال دارد که در ایران نیز رفت و آمد زیادی دارند.

 

 

20. جنبش اسلامی الجزایر

 

 

21. جنبش مجاهدان مراکش

رهبر آن عبدالعزیز نعمانی است که با ایران هم رابطه نزدیکی داشت و در سال 1985 در فرانسه ربوده شد.

 

 

22. جنبش آزادی‌بخش در قطر

جنبشی شیعی و فعال ولی کاملا مخفی، به رهبری مهدی صادق لواسانی که باتوجه به وهابی بودن قطر و نیز اقلیت 20 درصدی شیعه در این کشور، این جنبش بسیار مهم است؛ ضمن اینکه این گروه به ایران هم رفت و آمد و در آن فعالیت دارند.

 

 

23. جنبش توحید اردن

گروهی فلسطینی ساکن اردن که به شدت از جمهوری اسلامی ایران حمایت می‌کنند و مخالف سرسخت پادشاه اردن و سیاست‌های امریکایی هستند. این گروه هم اکنون در اسرائیل و امریکا نیز فعالیت مخفیانه دارند.

 

 

 24. سازمان آزادی‌بخش اسلامی مصر

این سازمان از انشعابات اخوان‌المسلمین و ضد رژیم مصر است که در آستانة انقلاب اسلامی ایران، 400 نفر از اعضای آن دستگیر و به شدت سرکوب شدند. ولی اکنون، این جنبش کاملاً زیرزمینی است و بیشتر در دانشگاه‌ها مشغول فعالیت است.

 

 

25. جماعت الاسلامی مصر (سنی)

 

 

 26. سازمان جهاد مصر(سنی)

 

 

27. نهضت اجرای فقه جعفری پاکستان

گروهی سیاسی ـ مذهبی که حامی جمهوری اسلامی ایران است.

 

 

28. حزب اسلام‌گرای رفاه ترکیه

بزرگ‌ترین حزب ترکیه که نفوذ بسیاری در بین مردم ترکیه دارد و طی سال‌های اخیر، بارها به قدرت رسیده است و به دلیل فشارهای ارتش لاییک، افراد و مسولان این حزب دائماً محاکمه و به جرم رعایت نکردن قانون جدایی دین از سیاست به زندان یا برکناری از مناصب دولتی محکوم شده‌اند. نجم‌الدین اربکان، رئیس این حزب، روابط بسیار صمیمی با جمهوری اسلامی ایران دارد.

 

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 8:14 :: نويسنده : علی علیکرمی

دو هفته پيش رهبر انقلاب در جمع اعضاي دفتر رهبري، در سخناني نكات بسيار مهمي را در مورد وقايع اخير و نحوه برخورد نخبگان با اين حوادث مطرح كردند.به گزارش خبرنگار «تابناك»، آيت الله خامنه اي در اين سخنان كه پنجم مرداد ماه ايراد شده، بصيرت را اصلي ترين نياز امروز جامعه عنوان كرده و فرمودند: «اگر من بخواهم يك توصيه به شما بكنم، آن توصيه اين خواهد بود كه بصيرت خودتان را زياد كنيد؛ بلاهايي كه بر ملت ها وارد مي شود، در بسياري از موارد بر اثر بي بصيرتي است.» ايشان با اشاره به وقايع صدر اسلام در دوران حكومت حضرت رسول (ص) و سختي هاي دوران اميرالمومنين (ع) در ادامه تاكيد كردند: «يكي از كارهاي مهم نخبگان و خواص، تبيين است؛ حقايق را بدون تعصب و بدون حاكميت تعلقات جناحي و گروهي روشن كنند؛ اينها مضر است. جناح و اينها را بايد كنار گذاشت، بايد حقيقت را فهميد.» بنا بر اين گزارش، رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به نقش مهم نخبگان و خواص در تبيين حقيقت يادآور شدند: «نقش نخبگان و خواص هم اين است كه اين بصيرت را نه فقط در خودشان، بلكه در ديگران هم به وجود بياورند. آدم گاهي مي بيند كه متاسفانه بعضي از نخبگان خودشان هم دچار بي بصيرتي اند؛گاهي اصلاملتفت نيستند. يك حرفي يك هو به نفع دشمن مي گويند؛ به نفع جبهه اي كه همتش نابودي بناي جمهوري اسلامي است.» ايشان در پايان ضمن اشاره به سيره امام حسين(ع) در هنگام شروع و ادامه نهضت حسيني خطاب به جوانان فرمودند: «اين بي بصيرتي را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تامل، با گفتگو با انسانهاي مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوي تقليدي از بين ببريد. كساني هستند كه مي توانند با استدلال، آدم را قانع كنند؛ ذهن انسان را قانع كنند.»
   
 

 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 8:13 :: نويسنده : علی علیکرمی

بصیرت یا بینش، نوعی دید درونی است که با دید چشم ظاهری، متفاوت است و اصلاً با چشم یا اندام های ظاهری بدن، قابل دریافت نیست. بصیرت، قوّه و نیرویی قلبی است که به مدد نور الهی، پدید آمده، حقیقت و باطن امور را - چنان که هست - در می یابد. با دید بصیرت، انسان، درست را از نادرست و حق را از باطل، به آسانی تشخیص می دهد.

اهل بصیرت با امداد نیروی قدسی که به آنها عطا شده، می شنوند؛ می اندیشند؛ نگاه می کنند؛ می بینند و از عبرت ها، بهره می گیرند و آن گاه راه های روشنی را می پیمایند و بدین ترتیب، از افتادن در پرتگاه ها و لغزش گاه ها در امان می مانند.1 در واقع، بصیرت و بینش، نوری درونی است که شخص با آن نور، در میان مردم، زندگی می کند؛ چنان که قرآن کریم فرموده است: «وجَعَلنا لَهُ نُوراً یمشِی بِهِ فِی النّاسِ».2 انسان به سیر بصیرت، راه را از بی راهه و حقیقت را از امر غیرحقیقی، باز می شناسد و نیز درگرفتن اطلاعات و داده ها، درست گزینی می کند و نیز در ارائة نظر و رأی، درست گویی می کند و به فرمودة امام علی علیه السلام، آن که بصیرت و بینش نداشته باشد، رأی او، نادرست و بی ارزش است.3

بصیرت، نوعی به کارگیری عقل در مسیر هدایت انسان و استفاده از روشن گری آن است. قرآن کریم با ترغیب به بینا کردن دل ها با نور عقل، آنهایی را که از این نیرو استفاده نمی کنند، کوران واقعی معرفی می کند. خداوند می فرماید: آیا در زمین سیر نمی کنند؛ تا صاحب دل هایی گردند که بدان تعقل کنند و گوش هایی که بدان بشنوند؟ پس همانا چشم ها کور نمی شوند؛ بلکه دل هایی که در سینه ها جای دارند، کور می شوند.4

چه بی فایده است دیدة سر، هنگامی که دیدة دل، نابینا باشد. امام علی علیه السلام در این باره فرموده است: «هرگاه دیدة بصیرت، کور باشد، نگاه چشم، سودی ندهد».5

آن کس که دیدة بصیرت دارد، نگاه هایش به سوی خوبی ها کشانده شده، از بدی ها دور داشته می شود. دارندة بصیرت و بینش درونی، پیش از آن که در پی عیب های دیگران باشد، عیب های خود را می جوید و می بیند و از گناهان و خطاهای خود، دست می شوید. او می داند که دیدة کور داشتن، بهتر از دل کور داشتن است، بنابراین، دیده بر نارواها بسته، گوش را از شنیدنی های ناروا و پا را از رفتن به جایگاه های ناپسند و دست را از انجام کارهای ناشایسته و دل را از خطور گناه و اندیشه را از هر چه غیر خداست، پاک می کند.

کسانی که با دیدة بصیرت به عالم و عالمیان می نگرند، از هر عاملی که موجب نابینایی دیدة بصیرت و کوری آن می گردد، پرهیز می کنند. اینان از غفلت ها و عوامل ایجاد غفلت، دوری می ورزند؛ زیرا امام علیعلیه السلام فرموده است: «دوام یافتن غفلت، موجب کوری بصیرت می گردد».6

کسی که بصیرت الهی نصیبش شده است، محبت دنیا را از دلش خارج می سازد. امام علیعلیه السلام فرموده است: «به خاطر دنیادوستی، قلب ها از نور بصیرت، کور گشته اند»

 
پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:, :: 16:53 :: نويسنده : علی علیکرمی

«عجیب است که برخی از مردم به سادگی از خوردن حرام و ستم و دزدی و شرب خمر و نگاه به سوی حرام و دیگر گناهان دوری می‌کنند، اما حفظ حرکت زبان برایشان سخت است تا جایی که می‌بینی انسانی که به دین‌داری و زهد و عبادت مشهور است سخنی از روی خشم خداوند به زبان می‌آورد که به آن اهمیتی نمی‌دهد و با یک کلمهٔ آن بیش از فاصلهٔ مشرق و مغرب سقوط می‌کند».

چه بسیارند کسانی که از فواحش و ستمگری دوری می‌کنند اما زبانشان آلودهٔ تهمت به ناموس و آبروی زندگان و مردگان است و این، هیچ اهمیتی برایشان ندارد.

1- از یکی از حکیمان روایت شده است که مردی را دید که بسیار سخن می‌گفت و کم سکوت پیشه می‌کرد، پس به او گفت: «خداوند متعال برای تو دو گوش آفریده است و یک زبان، تا آنکه آنچه می‌شنوی دو برابر آنچه می‌گویی باشد».

2- ربیع بن صبیح روایت می‌کند که مردی به حسن بصری گفت: ای ابا سعید؛ من چیزی را می‌بینم که آن را خوش نمی‌دارم. حسن گفت: «آن چیست؟» گفت: کسانی را می‌شناسم که در مجالس تو حضور می‌یابند و اشتباهات غیرعمد تو را به یاد سپرده و سپس آن را برای مردم بازگو می‌کنند و از تو عیب‌جویی می‌کنند.

حست بصری گفت: «برادرزاده، سخت نگیر! به تو چیزی خواهم گفت که از آن هم عجیب‌تر است» گفت: آن چیست؟ حسن گفت: «من نفس خود را برای جوار خداوند و به دست آوردن بهشت و نجات از آتش و هم‌نشینی پیامبران مطیع ساخته‌ام نه در خوش‌داشتِ مردم، که اگر قرار بود کسی از [سخن] مردم در امان بماند آفریدگارشان در امان می‌ماند. حال که آفریدگار آنان از [سخنان ناروای] آن‌ها در امان نمانده است مخلوق شایسته‌تر است!»

3- جبیر بن عبدالله می‌گوید: وهب بن منبه را دیدم که مردی به حضورش رسید و گفت: فلان کس تو را بد می‌گوید. وهب گفت: «آیا شیطان کسی دیگر جز تو نیافت که او را سبک بدارد؟» سپس طولی نکشید که همان مرد (که بدگویی وهب را کرده بود) آمد و وهب او را گرامی داشت.

4- حاتم اصم می‌گوید: «اگر کسی که برای تو صاحب سودی است نزد تو باشد زبانت را از آنچه باعث رنجش او است حفظ خواهی کرد، در حالی که همهٔ سخنانت بر خداوند عرضه خواهد شد اما زبان خود را از او حفظ نمی‌کنی».

5- مردی در حضور معروف کرخی غیبت کسی را نمود. معروف به او گفت: «به یاد بیاور آن هنگامی را که پنبه بر روی چشمانت می‌نهند».

6- از ابن عباس روایت است که می‌گفت: «هر سخنی که انسان بر زبان بیاورد بر او نوشته خواهد شد حتی آه و ناله‌ای که در هنگام بیماری به زبان می‌آورد» می‌گویند: هنگامی که احمد بن حنبل بیمار شد به او گفتند: طاووس آه و ناله را در هنگامی بیماری خوش نمی‌داشت، پس امام احمد در بیماری خود حتی «آه» نگفت.

7- عمر بن عبدالعزیز می‌گوید: «هر که بداند سخنش نیز جزوی از عمل اوست کم سخن خواهد گفت مگر در چیزی که به سود اوست و به او مربوط است».

8- یکی از سلف می‌گوید: «لحظه‌های عمر آدمی را بر او عرضه می‌کنند؛ برای هر لحظه‌ای که در آن یاد خداوند را نکرده است به شدت حسرت خواهد خورد».

9- حسن بن بشار می‌گوید: «سی سال است که سخنی نگفته‌ام که برای آن نیاز به عذرخواهی داشته باشم».

10- بشر بن منصور می‌گوید: نزد ایوب سختیانی بودیم، پس سخن بسیار گفتیم، تا آنکه ایوب گفت: «دست نگه دارید… [آنقدر کم سخن گفته‌ام] که اگر بخواهم همهٔ آن را برایتان بازگو کنم، می‌توانم».

11- مردی به فضیل بن عیاض گفت: فلانی غیبت من را می‌کند. فضیل گفت: «برایت خیر و خوبی جلب کرده است».

12- عبدالرحمن بن مهدی می‌گوید: «اگر اینگونه نبود که دوست ندارم کسی معصیت خداوند را انجام دهد آرزو می‌کردم همهٔ مردم این زمانه مرا بدگویی و غیبت کنند، زیرا چه چیز از این خوش‌تر است که انسان در روز قیامت نیکی‌هایی را در پروندهٔ اعمالش بیابد که نه آن را انجام داده است و نه از آن اطلاعی داشته است!»

13- روایت شده است که یکی از بزرگان اهل علم و عبادت را پس از مرگ، در خواب دیدند؛ از او دربارهٔ اوضاعش پرسیدند، گفت: «تنها برای یک سخن که به زبان آوردم بازخواست شدم؛ یک بار گفته بودم: مردم چقدر نیازمند باران هستند. به من گفته شد: تو چه می‌دانی؟ من به مصلحت بندگانم آگاه‌ترم».

14- عبدالله بن محمد بن زیاد می‌گوید: نزد احمد بن حنبل بودم که مردی آمد و گفت: ای اباعبدالله، من غیبت تو را کرده‌ام، مرا حلال کن. امام احمد گفت: «تو را حلال می‌کنم اگر دوباره آن را انجام ندهی» عبدالله می‌گوید: به امام احمد گفتم: ای امام، آیا او را حلال می‌کنی در حالی که تو را غیبت کرده است؟ گفت: «مگر ندیدی؟ بر او شرط گذاشتم».

15- مردمی نزد ابن سیرین آمدند و گفتند: ما تو را غیبت کرده‌ایم، ما را حلال نما. ابن سیرین گفت: «چیزی را که خداوند حرام کرده است، حلال نمی‌کنم».

16- طوق بن منبه می‌گوید: به حضور محمد بن سیرین رسیدم؛ به من گفت: «گویا تو را بیمار می‌بینم» گفتم: آری. گفت: «به نزد فلان پزشک برو تا تو را معاینه کند» سپس گفت: «نه، به نزد فلانی برو که از وی ماهرتر است» سپس گفت: «استغفر الله، گمان می‌کنم او را غیبت کردم».

17- روایت است که به حسن بصری گفتند: فلانی غیبت تو را کرده است؛ پس حسن طبقی از رطب به سوی او فرستاد و گفت: «به من گفته‌اند که نیکی‌های خود را به من هدیه داده‌ای، خواستم جبران کنم، اما مرا معذور بدار که نمی‌توانم به طور کامل خوبی تو را جبران نمایم».

18- از ابوأمامهٔ باهلی ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: «کتاب اعمال بنده را در روز قیامت به او می‌دهند پس او در آن نیکی‌هایی را می‌یابد که انجام نداده است، پس می‌گوید: پروردگارا این نیکی‌ها از کجا آمده است؟» می‌فرماید: «این برای غیبتی است که مردم در حق تو کرده‌اند و تو نمی‌دانستی».

19- عبدالله بن مبارک می‌گوید: به سفیان ثوری گفتم: ای ابا عبدالله، ابوحنیفه چقدر از غیبت کردن دوری می‌کند! نشنیده‌ام که حتی یک بار غیبت کسی از دشمنانش را بگوید. سفیان گفت: «او خردمندتر از آن است که چیزی را بر نیکی‌هایش مسلط کند که باعث از بین رفتن آن‌ها شود».

20- از عمر بن عبدالعزیز روایت است که مردی بر او وارد شد و در مورد کس دیگری چیزی گفت. عمر به او گفت: «اگر بخواهی در امر تو نظر خواهیم کرد، اگر دروغ گفته باشی از اهل این آیه خواهی بود که: {اگر فاسقی برای شما خبری آورد [آن را] به درستی وارسی کنید} [حجرات: 6] و اگر راست گفته باشی از اهل این آیه خواهی بود: {آنکه عیبجوست و برای خبرچینی گام برمی‌دارد} [قلم: 11] و اگر خواستی