بصیرت از دیدگاه رهبری، بیداری اسلامی
بیداری اسلامی و حمایت از جنبش 99%
درباره وبلاگ


این وبلاگ بر آن هست تا جنبش بیداری اسلامی در سراسر دنیا را حمایت کند پس با ما همراه باشید.

پيوندها
افزایش تضمینی بازدید - افزایش پیج رنک
چاپار
سنگر دفاع از آرمانها
دانلود رایگان
ردیاب خودرو

تبادل صحبتهای ناگفته
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بصیرت از دیدگاه رهبری، بیداری اسلامی و آدرس ellahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 124
بازدید هفته : 354
بازدید ماه : 342
بازدید کل : 57595
تعداد مطالب : 181
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


فال امروز


<-PollName->

<-PollItems->

Check Page Rank of your Web site pages instantly:

This page rank checking tool is powered by Page Rank Checker service

نويسندگان
علی علیکرمی

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی

یک کهکشان شکوفه گیلاس
نقشی کشیده بود بر آن نیلگون پرند
شعری نوشته بود بر آن آبی بلند
موسیقی بهار
چون موجی از لطافت شادی نشاط نور
در صحنه فضا مترنم بود
تالار دره راه
تا انتهای دامنه می پیمود
هر ذره وجود من از شور و حال مست
بر روی این ترنم رنگین
آغوش می گشود
اردیبهشت و دره دربند
تا هر کجا بود مسیر نگاه گل
بام و هوا درخت زمین سبزه راه گل
تا بی کران طراوت
تا دلبخواه گل
با این که دست مهر طبیعت ز شاخسار
گل می کند نثار
در پهنه خزان زده روح این دیار
یک لب خنده بازنبینم درین بهار
یک دیده بی سرشک نیابی به رهگذر
ایا من این بهشت گل و نور و نغمه را
نادیده بگذرم
یک کهکشان شکوفه گیلاس را دریغ
باید ز پشت پرده ای از اشک بنگرم

 

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی
مي خواستم شعري براي جنگ بگويم
ديدم نمي شود
ديگر قلم زبان دلم نيست گفتم:
بايد زمين گذاشت قلم ها را
ديگر سلاح سرد سخن كارساز نيست
بايد سلاح تيزتري برداشت
بايد براي جنگ
از لوله تفنگ بخوانم
با واژه فشنگ
مي خواستم
شعري براي جنگ بگويم
شعري براي شهر خودم- دزفول -
ديدم كه لفظ ناخوش موشك را
بايد به كار برد
اما
موشك
زيبايي كلام مرا مي كاست
گفتم كه بيت ناقص شعرم
از خانه هاي شهر كه بهتر نيست
بگذار شعر من هم
چون خانه هاي خاكي مردم
خردوخراب باشدو خون الود
بايد كه شعر خاكي و خونين گفت
بايد كه شعر خشم بگويم
شعر فصيح فرياد
- هرچند ناتمام-
گفتم:
در شهر ما
ديوارها دوباره پر از عكس لاله هاست
اينجا وضعيت خطر گذرا نيست
اژير قرمز است كه مي نالد
تنها ميان ساكت شبها
بر خواب ناتمام جسدها
خفاشهاي وحشي دشمن
حتي ز نور روزنه بيزارند
بايد تمام پنجره ها را
با پرده هاي كور بپوشانيم
اينجا
ديوار هم
ديگر پناه پشت كسي نيست
كاين گور ديگري است كه استاده است
در انتظار شب
ديگر ستار گان را
حتي
هيچ اعتماد نيست
شايد ستاره ها
شبگردهاي دشمن ما باشند
اينجا
حتي
از انفجار ماه تعجب نمي كنند
اينجا
تنها ستارگان
از برجهاي فاصله مي بينند
كه شب چقدر موقع منفوري است
اما اگر ستاره زبان مي داشت
چه شعرها كه از بد شب مي گفت
گويا تر از زبان من گنگ
اري
شب موقع بدي است
هر شب تمام ما
با چشمهاي زل زده مي بينيم
عفريت مرگ را
كابوس آشناي شب كودكان شهر
هر شب لباس واقعه مي پوشد
اينجا:
هر شام خا مشانه به خود گفتيم
شايد
اين شام،شام آخر ما باشد

اينجا
هر شام خامشانه به خود گفتيم
امشب
در خانه هاي خاكي خواب آلود
جيغ كدام مادر بيدار است
كه در گلو نيامده مي خشكد؟
اينجا
گاهي سر بريده ي مردي را
تنها
بايد ز بام دور بياريم
تا در ميان گور بخوابانيم
يا سنگ و خاك وآهن خونين را
وقتي به چنگ و ناخن خود مي كنيم
در زير خاك گل شده مي بينيم:
زن روي چرخ كوچك خياطي
خاموش مانده است
اينجا سپور هر صبح
خاكستر عزيز كسي را
همراه ميبرد
اينجا براي ماندن
حتي هوا كم است
اينجا خبر هميشه فراوان است
اخبار بارهاي گل و سنگ
بر قلبهاي كوچك
در گورهاي تنگ
اما
من از درون سينه خبر دارم
از خانه هاي خونين
از قصه ي عروسك خون آلود
از انفجار مغز سري كوچك
بر با لشيكه مملو روياهاست
- - روياي كودكانه ي شيرين
از آن شب سياه
آن شب كه در غبار
مردي به روي جوي خيابان خم بود
با چشمهاي سرخ و هراسان
دنبال دست ديگر خود مي گشت
باور كنيد
من با دو چشم مات خودم ديدم
كه كودكي ز ترس خطر تند مي دويد
اما سري نداشت
لختي دگر به روي زمين غلتيد
و ساعتي دگر
مري خميده پشت و شتابان
سر را به ترك بند دو چرخه
سوي مزار كودك خود مي برد
چيزي درون سينه ي او كم بود....
اما
اين شانه هاي گرد گرفته
چه ساده و صبور
وقت وقوع فاجعه مي لرزند
اينان
هر چند
بشكسته زانوان و كمر هاشان
استاده اند فاتح و نستوده
- بي هيچ خان و مان
در گوششان كلام امام است
- فتواي استقامت و ايثار-
بر دوششان درفش قيام است

باري
اين حرفها داغ دلم را
ديوار هم توان شنيدن نداشته است
آيا تو را توان شنيدن هست؟
ديوار
ديوار سرد و سنگي سيار
آيا رواست مرده بماني
در بند انكه زنده بماني؟
نه
بايد گلوي مادر خود را
از بانگ رود رود بسوزانيم
تا بانگ رود رود نخشكيده است
بايد سلاح تيز تري برداشت
ديگر سلاح سرد سخن كارساز نيست...

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی

می­رسد از خاک مستان، استخوانی بی­پلاک                 

                                              پیشوازی می­شود از میهمانی بی­پلاک

من نمی­دانم کدامین شهر دارد این چنین؟                    

                                              میهمانی آسمانی، آسمانی بی پلاک

ابر دل، دف می­زند از شوق و بارانی شود

                                        در سماعی جاودان است، جان­فشانی بی­پلاک    

در جهان سرخ­رگ­ها نام پاکش می­رود

                                          جاودان است این جهان از جاودانی بی­پلاک

شانه می­لرزد از این باری که بر دوشش نشست

                                         شانه خم شد یا شکست از قهرمانی بی­پلاک

مادری با گریه­هایش دست بر تابوت زد

                                        کاش این باشد پسر جانم، جوانی بی­پلاک   

عاشقان! در این بیابان، شکر این نعمت کنید!

                                      قبر او باشد نگهبان، مهربانی بی­پلاک
 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی

یا از شکفتن حمایت کنیم
و با   لاله
تجدید بیعت کنیم
و اینک شهیدان و میراث خون
و اینک دل ما اسیر جنون
تغافل نصیبان جا مانده ایم
و شرمنده لاله ها مانده ایم
اسیر زمینیم و در بند خویش
و هر روز غافل تر از روز پیش!
سوال شهیدان ز ما روشن است
جوابی نداریم اما به دست!
پس از ما چه کردید،جاماندگان؟
ز فیض شهادت، جداماندگان؟
پس از ما کنار خدا مانده اید؟
هوادار آیینه ها مانده اید؟
پس از ما، شمایان بلا دیده اید؟
و یا جرعه ای زهر نوشیده اید؟
پس از ما به "تزویر" لا گفته اید؟
به پیر حقیقت، "بلی" گفته اید؟
پس از ما،شهید ولایت شدید؟
و یا پیش مرگ امامت شدید؟
پس از ما چه شد عهدتان با علی(ع)؟
چه شد عهدتان با امام و "ولی
بگوئید پاسخ، برای خدا
چه کردید، ای ماندگان، بعد ما؟!
دل ماست شاید، سزاوار تیغ
دریغ و دریغ و دریغ و در
یغ

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی

بیا در کوچه باغ شهر احساس
شکست لاله را جدی بگیریم

اگر نیلوفری دیدیم زخمی
برای قلب پر دردش بمیریم

بیا در کوچه های تنگ غربت
برای هر غریبی سایه باشیم

بیا هر شب کنار نور یک شمع
به فکر پیچک همسایه باشیم

بیا ما نیز مثل روح باران
به روی یک رز تنها بباریم

بیا در باغ بی روح دلی سرد
کمی رویا ی نیلوفر بکاریم

بیا در یک شب آرام و مهتاب
کمی هم صحبت یک یاس باشیم

اگر صد بار قلبی را شکستیم
بیا یک بار با احساس باشیم

بیا به احترام قصه عشق
به قدر شبنمی مجنون بمانیم

بیا گه گاه از روی محبت
کمی از درد لیلی بخوانیم

بیا از جنگل سبز صداقت
زمانی یک گل لادن بچینیم

کنار پنجره تنها و بی تاب
طلوع آرزوها را ببینیم

بیا یک شب به این اندیشه باشیم
چرا این آبی زیبا کبود است

شبی که بینوا می سوخت از تب
کنار او افق شاید نبوده ست

بیا یک شب برای قلبهامان
ز نور عاطفه قابی بسازیم

برای آسمان این دل پاک
بیا یک بار مهتابی بسازیم

بیا تا رنگ اقیانوس آبیست
برای موج ها دیوانه باشیم

کنار هر دلی یک شمع سرخست
بیا به حرمتش پروانه باشیم

بیا با دستی از جنس سپیده
زلال اشک از چشمی بشوییم

بیا راز غم پروانه ها را
به موج آبی دریا بگوییم

بیا لای افق های طلایی
بدنبال دل ماهی بگردیم

بیا از قلبمان روزی بپرسیم
که تا حالا در این دنیا چه کردیم

بیا یک شب به این اندیشه باشیم
به فکر درد دلهای شکسته

به فکر سیل بی پیایان اشکی
که روی چشم یک کودک نشسته

به فکر سیل بی پایان اشکی
که روی چشم یک کودک نشسته

به فکر اینکه باید تا سحرگاه
برای پیوند یک شب دعا کند

ز ژرفای نگاه یک گل سرخ
زمانی مرغ آمین را صدا کرد

به او یک قلب صاف و بی ریا داد
که در آن موجی از آه و تمناست

پر از احساس سرخ لاله بودن
پر از اندوه دلهای شکیباست

بیا در خلوت افسانه هامان
برای یک کبوتر دانه باشیم

اگر روزی پرستو بی پناهست
برای بالهایش لانه باشیم

بیا با یک نگاه آسمانی
ز درد یک ستاره کم نماییم

بیا روزی فضای شهرمان را
پر از آرامش شبنم نماییم

بیا با بر گ های گل سرخ
به درد زنبقی مرهم گذاریم

اگر دل را طلب کردند از تو
مبادا که بگویی ما نداریم

بیا در لحظه های بی قراری
به یاد غصه مجنون بخوابیم

بیا دلهای عاشق را بگردیم
که شاید ردی از قلبش بیابیم

بیا در ساحل نمناک بودن
برای لحظه ای یکرنگ باشیم

بیا تا مثل شب بوهای عاشق
شبی هم ما کمی دلتنگ باشیم

کنار دفتر نقاشی دل
گلی از انتظار سرخ رویید

و باران قطره های آبیش را
به روی حجم احساس پاشید

اگر چه قصه دل ها درازست
بیا به آرزو عادت نماییم

بیا با آسمان پیمان ببندیم
که تا او هست ما هم با وفاییم

بیا در لحظه سرخ نیایش
چو روح اشک پاک و ساده باشیم

بیا هر وقت باران باز بارید
برای گل شدن آماده باشیم

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی
فرزند سید عباس متولد 1344 تهران و اصالتاً تبریزی است. در سال66عملیات کربلای 8در شلمچه به شهادت رسید.

در 6سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد. 

او در خیابان ایران میدان شهدا و در محله‌ای مذهبی زندگی می‌کرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی (علی بن موسی الرضا(ع) ) مأمن همیشگی‌اش بود. اگر چه او از بچگی نمی‌شناختم اما از سال 63رفاقتمان شدیدتر شد. وی دائماً به منطقه می‌رفت و من از سال 65به او ملحق شدم و از نزدیک همراهیش نمودم. او فرمانده آ ر پی چی زنهان گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول (ص) بود.

احمد مثل خیلی از شهدای دیگه بود. به مادرش احترام می‌گذاشت، به نماز اول وقت اعتقاد داشت، نماز شبش ترک نمی‌شد. همیشه غسل جمعه می‌کرد. سوره‌ی واقعه رو می خوند و... اما این که چرا مزارش خوشبو شده و دو سه بار هم که سنگش رو عوض کردن باز هم خیلی از نیمه شب‌ها خصوصاً تابستون‌ها فضا رو معطر می‌کند به نظر من یه دلیلی داره... 

سید احمد یه مادر داره که هنوزم زنده است. خدا حفظش کند. خیلی مؤمنه واهل دله. معروف بود که تو قنوت نماز از لباش آبی می‌ریخت که معطر بود. بعضی از زن‌ها می‌گفتند ما با چشم خودمون این مسئله رو دیدیم. امّا یه عده اونقدر با طعنه و کنایه‌ها شون پیرزن رو اذیت کردن که بنده‌ی خدا گوشه‌نشین شده ... 
فکر می‌کنم خدا خواست با خوشبو کردن مزار احمد قدرتش رو به اون‌ها نشون بده ... تازه خیلی‌ها هم از احمد حاجت می‌گیرن.

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی
بسم ا... الرحمن الرحیم


ستایش خدای را که ما را به دین خود هدایت نمود و اگر ما را هدایت نمی کردما هدایت نمی شدیم السلام علیک یا ثارا... ای چراغ هدایت و کشتی نجات ، ای رهبر آزادگان ، ای آموزگار شهادت بر حران ای که زنده کردی اسلام را با خونت و با خون انصار و اصحاب باوفایت ای که اسلام را تا ابد پایدار و بیمه کردید . ( یا حسین دخیلم ) آقا جانم وقتی که ما به جبهه می رویم به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان برروی مادر شیعیان زده برای انتقام آن بازوی ورم کرده میرویم برای گرفتن انتقام آن سینه سوراخ شده می رویم . سخت است شنیدن این مصیبتها خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کن تا بتوانیم برای یاری دینت بکار ببندیم . خدایا به ما توفیق اطاعت و فرمانبرداری به این رهبر و انقلاب عنایت بفرما . خدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضی بفرما و ما را به آنها ملحق بفرما .

خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم و ا... اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستارالعیوبی را بر می داشتی میدانم که هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم . خدایا به کرمت و مهربانیت ببخش آن گناهانیکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود . الهی العفو...

بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید ( امام دوستت دارم و التماس دعا دارم ) که میدانم بر سر قبرم می آید.

سید احمد پلارک
ظهر عاشورا 24/6/1365

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی
کم نیست تصاویری از دوران دفاع مقدس که در آن مردانش برای همیشه چهره‌های ماندگار شدند. عکسی که در کنار این مطلب مشاهده خواهید کرد یکی از همین تصاویر است که هر سه نفرش در دوران هشت سال جنگ تحمیلی به شهادت رسیده و تا ابد جاودان شدند.

بوسيدن فرمانده با طعم شهادت

شهید عبدالحسین صحتیشهید عبدالحسین صحتی دانشجو و بچه دزفول بود. سال ۶۱ فرمانده دسته ما بود. بچه‌ها بهش فیلسوف می‌گفتند، از بس که معلومات داشت و سطح بالا حرف می‌زد. یکبار در منطقه شرهانی وقتی وارد سنگرهای عراقی‌ها شدیم‌، هرکس چیزی به یادگار بر می‌داشت، شهید صحتی را دیدم که چند کتاب قطور زیر بغل داشت با خوشحالی گفت: در همه ایران این کتابها پیدا نمی‌شوند. در والفجر ۸ هم وقتی ترکشی به زیر گلویش اصابت کرد حاضر نشد به عقب برود و در حالی که یک چفیه عراقی روی سر انداخته بود تا زخم‌هایش دیده نشود به خط برگشت. گفتم: کاش برای استراحت به شهر می‌رفتی! گفت: فرمانده گروهان زخمی شده و به عقب رفته اگر من هم بروم گروهان یتیم می‌شود. در نهایت ماند تا در جریان حادثه اتوبوس در ۵ اسفند سال ۱۳۶۴ به همرزمان شهیدش پیوست.
شهید فرج الله پیکرستانبا شهید فرج الله پیکرستان برای اولین بار در پلاژ دزفول آشنا شدم. نمی‌دانستم که متاهل است و به زودی صاحب فرزند می‌شود. قد بلند و رشید بود. یک روز برای راهپیمایی در حاشیه رودخانه رفتیم تا عادت کنیم در هوای سرد دل به آب بزنیم. فرج الله در جلوی نیروها حرکت می‌کرد. حاشیه رودخانه یکدست نبود و گاهی که عمق آب زیاد می‌شد آب از سر بعضی از نیروها می‌گذشت و دادشان به هوا می‌رفت.
پیکر شهید پیکرستان را صبح عملیات دیدم در حالی که سربند زیبایی به پیشانی بسته بود.
شهید امیر پریانیک شب در مسجدی جمع شده بودیم و فیلم مربوط به عملیات والفجر ۸ را می‌دیدیم. موقع تماشای فیلم متوجه شدیم هرکس از زیر قرآن رد شده و در آغوش فرمانده شهید «سید جمشید صفویان» قرار گرفته است به شهادت رسیده است. مورد استثنا فقط «امیر پریان» بود که در کنارمان نشسته بود. همه دورش حلقه زدند و از او قول شفاعت خواستند و او با حجب و حیای همیشگی‌اش چیزهایی می‌گفت. امیر هم طاقت دوری همرزمان شهدیش را نداشت تا به آنها پیوست. 

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : علی علیکرمی
در صحن جامع رضوی چشمم به جانباز ویلچر سواری افتاد که ویلچرش با بقیه ی ویلچرها متفاوت بود. ویلچر را با چانه اش هدایت می کرد. خودم را به ایشان رساندم و سلام کردم، با چهره ای بشاش با من برخورد کرد. نامش غلامحسین صفایی بود.

برای اینکه یه جوری سر حرف را با ایشان باز کرده باشم سوال کردم ساکن کدام شهر هستید  و بلافاصله سوال کردم شما به ورزش بوچیا علاقه دارید؟

گفت ساکن مشهد هستم به ورزش بوچیا هم علاقه دارم ولی فرصت نمی کنم

گفتم چرا؟

گفت: مشغله ام زیاد است!

تصور بفرمایید جانبازی که به سختی روی ویلچر برانکاردی نشسته و دستانش هم هیچ حرکتی ندارد از کمبود وقت برای انجام کارهایش گله دارد.

گفتم ببخشید مگر مشغله ی شما چیست؟

گفت: نویسنده هستم.

انشا می کنید و برایتان تایپ می کنند؟

نه، خودم تایپ می کنم!

چگونه؟

چگونگی قرار گرفتن کیبورد را طوری طراحی کرده ام که نزدیک صورتم باشد و با یک نی مخصوص که بوسیله ی لب ها و دندانم نگه می دارم به راحتی تایپ می کنم!

این کار را از زمانی شروع کردم که گزارشی از سیمای جمهوری اسلامی دیدم که یک معلول ایرانی در یکی از کشورهای اروپایی به وسیله ی کامپیوتر کتابی نوشته بود من نیز به فکر تهیه ی چنین وسیله ای برامدم. بعد از تهیه ی کامپیوتر و اموزش کار با آن، مشکل تایپ کردن به لطف پروردگار و کمک دوستم اقای صادقی (فرزند شهید صادقی) با طراحی صفحه کلیدی که می شد چند کلید مورد نیاز را همزمان استفاده کرد حل شد.

[با خودم گفتم پس من و (محمد مهدی) و (بهمن) که فقط با یک انگشت تایپ می کنیم دیگر کار شاقی انجام نمی دهیم و نباید زیاد به خودمان ببالیم.]

و کتاب هایی که تالیف کرده اید؟

کتابهای مومن کیست، عوام و خواص، خاطرات جانبازی، عمل صالح و توصیه نامه که کاری است رایانه ای از تالیفات من می باشد.

چگونه مجروح شدید؟

روز27 بهمن 1360 بر اثر اصابت گلوله ای به نخاع گردنم به عنایت خداوند منان به درجه ی جانبازی نائل گشتم و دوران بسیار سخت مجروحیت، و زندگی بدون داشت دست و پا، که حقیقتا زندگی متفاوتی با دوران سلامتی ام  بود، آغاز کردم.

از ایشان سوال کردم فاصله ی منزلتان تا حرم آقا علی ابن موسی الرضا (ع)چقدر است؟

گفت: 7 کیلومتر! که باز هم بر تعجب من افزوده شد. او افزود هر موقع فرصت کنم برای عرض ادب به پیشگاه اقا علی ابن موسی الرضا(ع) به همین منوال شرقیاب می شوم.

ونکته ی جالب تر تغییراتی بود که در ویلچرش ایجاد کرده بود. مثلا با فشردن دکمه ای توسط دهانش پشتی ویلچر را به عقب(حالت خوابیده) یا جلو (حالت عمودی) تغییر می داد. این کار را به وسیله ی جکی که پشت ویلچرش تعبیه کرده بود عملی کرده بود. می گفت این جک مخصوص تخت های اتاق عمل است و حدود 500 هزار تومان هزینه داشته است. یا مثلا آینه ی الکترونیکی روبروی صورتش نصب کرده بود این اینه محوطه ی زیادی از فضای پشت سرش را بصورت انلاین ضبط و پخش می کرد.

کنار دسته ی ویلچر، صندلی کوچکی تعبیه کرده بود که می شد یک نفر کنار او بنشیند و همسفرش باشد.

می گفت مسئول قسمت فرهنگی اسایشگاه جانبازان مشهد، عضو هیئت امنای مسجد وهیئت عزاداری محل هم می باشم. خیلی لذت بردم از این همه اراده و پشتکارش. به غیر از من که خیلی تنبل هستم به نظر می رسد جانبازان ضایعه ی نخاعی گردنی اراده و تلاش شان خیلی زیاد است و چنانچه تصمیم بگیرند کاری را انجام دهند به هر طریق ممکن آن تصمیم را عملی می کنند.

خیلی به من اصرار کردند که یک وعده برای شام یا ناهار به منزلشان بروم ولی من چون تعداد همراهان و همسفرانم زیاد بودند از پذیرفتن دعوتشان امتناع کردم.  فکر می کنم کمی از من دلگیر شدند ولی خودم دلم راضی نمی شد تعداد زیادی را بر سر خانواده اش خراب کنم، هرچند بی میل نبودم  که در مورد رایانه و وسایل توانبخشی استفاده شده در منزل شان و ابداعاتی که برای راحت تر زندگی کردن بکار برده بودند، مطلع و اگاه شوم.

باور کنید خجالت کشدیم در برابر اراده، بزرگی و صبوری او خودم را هم جانباز بدانم. جانباز واقعی اوست و همسر گرامی اش که کلیه کارهای او از جمله غذا دادن به جانباز و کارهای طاقت فرسای دیگری بر عهده ی اوست.

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 19:4 :: نويسنده : علی علیکرمی

framework of the NPT would be.



It is quite obvious that the West has had in the last round of negotiations on the Istanbul-based Bryan Vbrhmyn ahead of talks in Baghdad on both sides in the framework of the NPT have been identified.



West to pressure Iran's political nonsense can not increase.

Meanwhile on the Western political issues outstanding experts believe that the West has only two options:



Iran's behavior can Vnmy orientation other than the legal framework of its policy on Iran is the smell of paint. I realize that i

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 19:2 :: نويسنده : علی علیکرمی

Hi my name is Ali
Islamic Awakening blog author
I hope you enjoy the blog
Wise leader stated his support for Islamic Revolution in Iran, I'm
Renewable purpose of this blog I am to abide by the provincial authorities

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:37 :: نويسنده : علی علیکرمی

مذاکره کننده ارشد هسته‌ای ایران پس از پایان مذاکرات دیروز گفت: آنچه امروز در گفت‌وگوها مطرح شد ،تأکید بر حقوق هسته‌ای ملت ایران بر مبنای ان‌پی‌تی بود.همچنین دبیر شورای امنیت ملی ایران در ادامه اظهار داشت که برمبنای توافقات صورت گرفته در مذاکرات آینده همه چیزدر چهارچوب ان پی تی خواهد بود.

به نظر می رسد که براساس گفته های کارترین اشتون وسعید جلیلی تمام مذاکرات ورفتارهایی که درآینده از سوی دو طرف انجام خواهد شد محدود به ان پی تی است.دراین باره سوالی که در گام اول مطرح می شود این است که از این موضوع چه کسی سود بیشتری خواهد برد و کدام طرف مذاکره پیش از این مذاکرات استانبول به دنبال تحقق چنین موضوعی بوده است؟

برای پاسخ به این سوال باید توجه داشت که ایران از سه سال پیش بر لزوم حرکت جامعه جهانی وطرفهای مذاکره کننده در چهارچوب ان پی تی تاکید داشته وبه نوعی همیشه به دنبال این بوده که در چهارچوب این مسیر قانونی یعنی ان پی تی گام بردارد وحالا این مسئله کاملا آشکار شده که غرب هم در آخرین دور مذاکره یعنی استانبول براین محور تاکید داشته است  وبرهمین اساس مذاکرات پیش رو در بغداد را دو طرف بر محور ودر چهارچوب ان پی تی مشخص کرده اند.

این موضوع در حالی اتفاق افتاده که در آخرین دور مذاکرات قبل از استانبول یعنی ۱۵ماه پیش ، گروه ۵+۱ هرگز حاضر به شناخت حق قانونی ایران در چهارچوب ان پی تی نبوده است.

دراین میان شنیده ها حاکی از آن می باشد  که باراک اوباما هم دیروز به انتظار موفقیت این مذاکرات بوده که این مسئله نشان دهنده این است که دنیای غرب این موضوع را درک کرده که نمی تواند با ایران مانند گذشته رفتار کند وادامه رفتارهای گذشته نه تنها انتهایی روشن در عرصه دیپلماتیک ندارد، بلکه سبب افزایش تنشها در منطقه وافزایش قدرت چانه زنی ایران می شود.از طرف دیگر دولت جمهوری اسلامی ایران هم در یک حرکت دیپلماتیک در مذاکرات دیروز باز هم بر اساس قانون ان پی تی وگام برداشتن دراین موضوع تاکید کرده تا غرب نتواند خارج از منطق سیاسی فشارهای خود را برایران افزایش دهد.

دراین میان براساس همین مسائل کارشناسان برجسته سیاسی غربی براین باورند که غرب تنها دو راه پیش رو دارد:

۱-ادامه روند موجود ومحور قرار دادن ان پی تی در مذاکرات آینده در بغداد،که این مسئله بدون تردید دقیقا همان چیزی است که مطلوب ایران خواهد بود وبه این ترتیب باید منتظر امتیازات بیشتر غرب به ایران باشیم.

۲-روی برگرداندن از ان پی تی در ادامه مذاکرات درصورتی که دیده شود جمهوری اسلامی ایران با این روند پیروزمذاکرات خواهد بود.درباره این بند دوم برخی از کارشناسان براین مسئله تاکید می کنند که غرب اگر قصد خروج از قول اولیه خود ونقض آن (یعنی نقض گفت وگوبرمحور ان پی تی ) را در ادامه داشته باشد باید منتظر سقوط بیشتر هژمونی خود واعتبار دیپلماتیکش باشد.چرا که دقیقا از زمان پایان مذاکرات استانبول، دنیا این موضوع را پذیرفته که باید از این پس براساس ان پی تی ومعاهدات بین المللی هسته ای با ایران رفتار کند ونمی تواند جهت گیری به غیر از چهارچوب قانونی آن هم با رنگ وبوی سیاسی در مورد ایران داشته باشد. چرا که در صورت تحقق نقض این موضوع غرب به بن بست دیپلماتیک خواهد رسید.

با توجه به این مسائل به نظر می رسد که قرار دادن محور ان پی تی به عنوان محور اصلی مذاکرات در آینده می تواند گام پیش دستانه ای باشد برای ایران، تا از همین حالا بتواند تاکتیکهای دیپلماتیک خود را به کار گیرد .چرا که غرب مانند گذشته از میدان مانور خوبی برخوردار نیست ودر قالب ان پی تی محدود شده است.در همین راستا وبا توجه به همین مسائل بسیاری از کارشناسان سیاسی دنیا، مذاکرات دیروزرا یک برد حرفه ای سیاسی در بازی دیپلماتیک هسته ای برای ایران تلقی می کنند.

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:36 :: نويسنده : علی علیکرمی

"محمد سیدی"، کارشناس فناوری اطلاعات هشدار داد: «کاربران مراقب ایمیل‌های ناخواسته حاوی ضمیمه باشند، چرا که حاوی ویروس‌های هوشمند و خطرناک است.»

این کارشناس اظهار کرد: «ویروس هوشمند و خطرناک ردپای خود را در کامپیوترهای آلوده بر جای می‌گذارد و بعد از استفاده از آنتی‌ویروس و به اصطلاح مرحله ویروس‌کشی، بار دیگر زنده شده و فعال می‌شود.»

وی تصریح کرد: «این ویروس کاربران را فریب داده و وادار به باز کردن ضمیمه‌های آلوده می‌کند و برای این منظور سعی دارد به کاربر القاء کند که پیام مزبور از سوی اسکنرهای آنتی‌ویروس پاک و ایمن تشخیص داده شده است.»

سیدی به اولین ویروس "سوبر" در اواخر سال ۲۰۰۳ اشاره کرد و افزود: «این ویروس در کشور آلمان بسیار رواج پیدا کرد و به نوعی خود را به دنیای اینترنت معرفی کرده و از ترفندهای جدیدی برای حفاظت از خود و گمراه کردن کاربران استفاده می‌کند.»

این کارشناس فناوری اطلاعات به این نکته تأکید کرد که این ویروس خطرناک در حافظه دستگاه‌های آلوده دو فایل کوچک قرار می‌دهد و اگر هر یک از این فایل‌ها حذف شوند، فایل دومی، فایل حذف شده را بازیابی می‌کند و این تکنیک تاکنون در بیشتر نرم‌افزارهای جاسوسی که به جمع‌آوری اطلاعات در مورد علايق کاوشگری کاربران می‌پردازند، به کار رفته است اما این اولین‌بار است که این ترفند از سوی یک ویروس‌نویس به کار گرفته شده است.»

سیدی با تشریح عملکرد این ویروس، اظهار کرد: «این ویروس نوعی متن به پیام‌هایی که آن را حمل می‌کنند، اضافه می‌کند با این مضمون که ایمیل مزبور از سوی نرم‌افزارهای ضدویروس اسکن شده و بی‌خطر تشخیص داده شده است، ضمیمه‌های آلوده‌ای که این ویروس را حمل می‌کنند خود را تحت پوشش عناوینی چون screensaver و غیره معرفی می‌کنند.»

هر کاربری که روی این ضمیمه‌های آلوده کلیک کند، سیستم خود را برای حضور این ویروس مهیا می‌کند؛ زیرا این ویروس، بسیاری از برنامه‌های ضدویروس و امنیتی را از کار می‌اندازد و پس از نصب خود در سیستم میزبان، به مخزن آدرس‌های کامپیوتر حمله کرده و بعد با بهره‌گیری از یک نرم‌افزار داخلی ارسال ایمیل، شروع به فرستادن نسخه‌هایی از خود برای کاربران و در حقیقت قربانیان بعدی می‌کند. این ویروس همه سیستم‌های تحت ویندوز را آلوده می‌کند.

منبع: ایسنا

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:31 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:27 :: نويسنده : علی علیکرمی

 

" علی اکبر ولایتی "مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل ، الگوی موفق جمهوری اسلامی ایران را علت بیداری در جهان اسلام دانست.
به گزارش خبرگزاری فارس، "علی اکبر ولایتی" مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل ، علت اصلی روی آوردن جهان اسلام به حکومت های اسلامی را الگوی موفق جمهوری اسلامی در منطقه و جهان دانست و افزود: حرکتی که در جهان اسلام با پرچمداری امام خمینی (ره) آغاز شده و ادامه دهنده آن مقام معظم رهبری است، با قوت به حرکت خود ادامه می دهد .
ولایتی افزود ، وقتی اصلاحات قانون اساسی در مصر و تونس انجام شد ، مردم این کشورها به قانون اساسی رای دادند که با اسلام مغایرت نداشته باشد .
 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:24 :: نويسنده : علی علیکرمی

 

یک سیاستمدار بحرینی، هشدار داد : درصورتیکه مقامات رژیم بحرین به خواسته های مردم عمل نکنند و همچنان به تحمیل خواسته های خود بپردازند ، بحران در کشور تشدید خواهد شد.
 

 

" سید هادی الموسوی "  روز پنجشنبه در مصاحبه با شبکه خبری العالم، گفت : مخالفان از طریق " منشور منامه " خواستار پایان دادن به تعرض علیه حقوق شهروندان شدند و راهکاری برای نجات کشور از بحران فعلی ارائه کردند.

وی تصریح کرد : " منشور منامه " با توافق گروه های مختلف از مخالفان سیاسی  که نماینده اقشار و گروه های مردمی هستند، تهیه شده است....

 

 

الموسوی با بیان اینکه مقام های رژیم بحرین خواسته های خود را بر مردم این کشور تحمیل کرده اند ، افزود : مخالفان طرح های رژیم را ناقص و مخالف جهت خدمت به منافع مردم و تحقق خواسته های آنان می دانند.

وی افزود : مجلس نمایندگان بحرین، درواقع نماینده مردم نیست، اعتبار ندارد و نمی توان از آن به عنوان مجلسی قانونی نام برد.

نماینده مستعفی جمعیت الوفاق، افزود :درصورتیکه مسئولان بحرینی با خواسته های مردم همراه نشوند و برای دستیابی به نقطه نظرات مشترک با مخالفان درعرصه سیاسی حرکت نکنند؛ آینده کشور مبهم و نامعلوم خواهد بود و کشور سرنوشت خوبی نخواهد داشت.

 

 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:22 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:50 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:45 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:44 :: نويسنده : علی علیکرمی

بحث ازدواج همیشه یکی از موضوعاتی است که مورد توجه بسیاری از کارشناسان وجامعه شناسان قرار داشته است،به گونه ای که شاید بتوان آن را کهنه ترین سوژه اجتماعی دانست که از قرار معلوم هیچ گاه کهنه نمی شود وهمیشه برای جامعه تازه است.

دراین میان نکته ای که فوق العاده قابل توجه به نظر می رسد بحثهای همیشگی است که درباره سختی ازدواج وجود دارد.به ویژه که در شرایط فعلی که به تعبیر کارشناسان جامعه با موجی از توقعات روبه رو است این بحثها بیش از هر چیزی حول محور ازدواج مطرح می شود.

دراین میان ما برای بررسی این موضوع خارج از کلیشه های موجود به بحث وگفت وگو با دوکارشناس حوزه اجتماعی،دکتر«پژمان محمد فر» ودکتر «احمد صادقی» پرداخته ایم ونظرات مختلف آنها را دراین زمینه وراههای حل مشکل وگره به نوعی کور ازدواج جویا شده ایم.مصاحبه ای که در ادامه خواهد آمد بخشی از گفت وگویی می باشد که با این دو کارشناس وپژوهشگر داشته ایم.

-جناب دکتر محمد فر،به نظر شما چرا علی رغم بحثهای گسترده ای که تاکنون درباره ازدواج داشته ایم هنوز نتوانسته ایم گره مشکل ازدواج را باز کنیم وجامعه ما در چندین سال اخیر همچنان با مشکل ازدواج روبه رو بوده است؟

به نظر من برای پاسخ به این سوال در مرحله اول باید به کلیت جامعه ودر کنار آن مسئولین توجه کرد واین سوال را مطرح کرد که آیا کلیت جامعه واقعا همت حل آن را داشته یا تنها به بحث درباره آن اکتفا کرده است؟

 

یعنی به تعبیری دیگرآیا جامعه و به ویژه والدین تصمیم جدی برای سر وسامان دادن وضعیت فرزندان خود دارند ویا خواهند داشت.بعد از این موضوع باید توجه کرد که واقعا ریشه در کجاست وخیلی سریع به دنبال حل آن بود.

-آقای صادقی شما هم با این بحث همت وعزم جامعه وجدی بودن ویا نبودن آن برای حل مسئله ازدواج موافقید؟

 

من هم تا حدودی با این حرف جناب محمد فر موافق هستم.چرا که واقعا بحث فکر واینکه چه اندیشه ای درمورد ازدواج در فضای کلی جامعه مطرح است بسیار مهم محسوب می شود یعنی واقعا دید جامعه در شرایط فعلی به ازدواج چگونه است.به نظر من در یک بحث کارشناسی شده باید این موضوع را از فضای جامعه استخراج کرد که دیدگاه معنوی ومادی هر کدام در این شرایط چه تاثیری دارد.

محمد فر:من هم فکر می کنم که بحث نوع نگاه به ازدواج در شرایط فعلی جامعه بسیار مهم خواهد بود.چرا که برفرض مثال اگر نگاه والدین دختر ویا پسر جامعه با دیدی مادی باشد شرایط به یک صورت است واگر دید معنوی واز روی پایه های مذهبی باشد به صورت دیگری خواهد بود.

-آقای محمد فر می شود مسئله بحث نگرشی که به آن اشاره کردید را بیشتر برای ما باز کنید؟

 

ببینید وقتی شما نگاهی معنوی ومبتنی برآموزه های دینی به ازدواج داشته باشید وازدواج را ضرورتی برای جامعه وتعالی جوانان وبرآورده شدن نیازهای عاطفی وروانی آنها بدانید طبیعتا بسیاری از موانع را سهل تر وآسان تر می گیرد وبه نوعی کمتر دچار سخت گیری می شوید چرا که هدف شما تشکیل پایه های زندگی وخانوده در جامعه می باشد.

اما اگر در طرف مقابل دیدگاه جامعه وخانواده وکلیت آن  نسبت به ازدواج دیدگاهی مادی باشد طبیعی است که دراین دیدگاه ازدواج هنگامی معنا دارد که همه چیز فراهم باشد.دراین نوع دیدگاه همه چیز مبتنی بردارندگی زوجین به ویژه اقایان است.یعنی به واقع دراین نوع فکری مرد زمانی می تواند به خواستگاری بیاید که همه چیز داشته باشد وبه همین علت دراین دیدگاه افزایش سن ازدواج وتبعات آن برای جامعه اسلامی ومذهبی اصلا مهم نیست!

صادقی :به نظر من باید برای تحلیل ریشه ای این مسئله توجه داشته باشیم که دین مبین اسلام رویکردهای اجتماعی خاص خود را برای حفظ سلامت جامعه دارد.یکی از مهمترین رویکردها وبه نوعی راه حلها که دراسلام مطرح می باشد ازدواج زودهنگام است چرا که ازدواج سلامت جامعه را در گرو این موضوع می داند.

اما از طرف دیگر وقتی برخی در جامعه نگاهی به جز دینی به ماجرا داشته باشند فرق می کند.یعنی مثلا وقتی خانواده دختران ما از همان آغاز زندگی از پسر مراسم وخانه وماشین می خواهند این نگاه را دیگر نمی توان نگاه دینی دانست.چرا که براساس مطالعات آماری مشخص شده که بخش اعظمی از جوانان ما در سنین حدود ۳۴یا ۳۵ سال می توانند چنین امکاناتی را بدست آورند واگر قرار باشد همه اینها را داشته باشند وسپس برای ازدواج در چنین سنینی اقدام کنند دیگر این ازدواج معنایی ندارد ونمی توان نشانی از شادابی وطراوت درآن دید.ضمن اینکه در تفکر دینی سن بالای ازدواج برای جوانان به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.

-آقای محمد فر نظر شما دراین باره چیست،شما هم مثل اقای صادقی براین باور هستید که ازدواج در سنین بالا مطلوب نیست وبرمبنای تفکر اسلامی جوانان برای ازدواج حتما نیازی به داشتن همه چیز ندارند؟

بله بنده هم کاملا موافق هستم.ببینید بیایید کمی روشن تر وریز تر صحبت کنیم.فرض کنیم که یک پسر می خواهد تحصیل کند.این پسر اگر بخواهد در یک رشته معمولی دانشگاهی تا مقطع کارشناسی ار شد تحصیل کند هنگام فارغ التحصیلی دراین مقطع حدود ۲۵ سالش خواهد بود.بعد از آن هم که دوسال خدمت را پیش رو دارد وپس از آن هم جویای کار شود، خوب طبیعتا ار پیش مشخص است که سن این فرد بالا می رود.

 بحث خدمت را مطرح کردید،برخی از جوانان در برخورد با ما همیشه می خواهند که بحث ارتباط خدمت با ازدواج ویا افزایش سن را با کارشناسان درمیان بگذاریم. نظر شما که به عنوان دو پژوهشگر واستاد دانشگاه دراین زمینه مطالعاتی داشته اید چیست؟

 

محمدفر:به نظر بنده بحث خدمت باید در جای خودش مورد ارزیابی وبررسی قرار بگیرد وتمام ملاحظات سیاسی ودیگرمسائل هم در آن مد نظر قرار بگیرد.اما آنچه که می توان به آن دراین بحث اشاره داشت این است که خدمت اولا باید هدفمند شود وثانیا باید به گونه ای تنظیم شود که مانعی برای ازدواج جوان محسوب نگردد.به نظرمن باید دراین زمینه بیش ازاین چیزی که تاکنون انجام شده برنامه ریزی صورت بگیرد.البته از بحث هزینه وفایده برای جامعه هم نباید به آسانی عبور کرد وباید این موضوع مورد بررسی پژوهشی قرار گیرد که خدمت برای جوانان به چه صورت است وآیا خدمت مانعی برای برخی امور اجتماعی-فرهنگی جوانان محسوب می شود یا خیر!

صادقی:من براین عقیده ام که خدمت باید شروع کاری شان باشد یعنی به گونه ای که جوان از همان روزهای آغاز به خدمت متناسب با رشته تحصیلی ویا تخصصش به صورتی به کارگرفته شود که تا پایان خدمت یک متخصص درآن زمینه باشد.به این صورت ما پس از پایان خدمت با جوانانی روبه رو هستیم که در طول دوران خدمت در زمینه تخصصی خود متبحر شده اند وحالا آماده ازدواج هستند.البته در زمان هایی که امکانش وجود دارد باید طرحهایی برای کاهش زمان خدمت هم مد نظر باشد.

با تمام این اوصاف شما چه طرحی را برای حل نهایی ماجرای ازدواج ونهادینه کردن آن به عنوان یک فرهنگ پیشنهاد می کنید؟

محمد فر:قبل از اینکه جواب این سوال شما را بدهم باید از شما به عنوان یک رسانه تشکر کنم،چرا که یکی از مهمترین راه حلهای فرهنگی این موضوع حضور گسترده رسانه ها وکارشناسان دراین حوزه می باشد.چرا که در عصر نکنولوژی این رسانه ها وارتباطات هستند که می توانند یک مسئله را به طور کامل نهادینه سازی کنند.در کنار این موضوع باید ریشه های غلط فکری خانواده ها را هم عوض کنیم.یعنی یک تحول اساسی فکری در مورد ازدواج در خانواده های ایرانی به وجود می آوریم.

می توانید کمی منظورتان را دراین باره بیشتر توضیح دهید؟

محمدفر:ببینید در حال حاضر خانواده های پسران ودختران به ویژه دختران اصلا درک درستی از نیازهای جوانان ندارند،آنها گمان می کنند که جوانان حالا حالاها نباید به ازدواج فکر کنند و وقتی باید به سمت ازدواج سوق پیدا کنند که همه چیز داشته باشند.بنده خودم بارها این مسئله را مشاهده کرده ام که بسیاری از جوانان از ترس اینکه خانواده او را مورد شماتت قرار دهد در مورد ازدواج تا سنین بالا هیچ چیز نمی گوید،چرا که بسیاری از خانواده ها به او می گویند تو هنوز در سنین پایین برای ازدواج بچه ای!در حالی که این سبک رفتاری،کاملا در تعارض با یک جامعه دینی سالم خواهد بود.

 

صادقی:بگذارید بنده حرفهای آقای صادقی را از باب دیگری کامل کنم.چرا که بارها شده جوانان به بنده دراین زمینه مراجعه کرده اند وبه این نکته اشاره می کنند که اگر بر طبق گفته های والدینمان برای ازدواج در سنین ۲۳ یا۲۴ سالگی بچه هستیم.پس باید چه زمانی ازدواج کنیم؟

این سوال در ذهن جوانان ما دراین سنین در حالی شکل گرفته که خود والدین آنها چه پسران وچه دختران،در سنین حتی پایین تر ازاین ازدواج کرده اند.حال سوال اینجاست که آیا خود این والدین در زمان قبل از ازدواج با نیازهای طبیعی وفطری خود کلنجار نمی رفته اند؟ویا بخشی از ازدواج آنها بر همین انگیزه نبوده است؟

از طرف دیگر علاوه بر تمام این سوالات بسیار مهم،این موضوع هم باید مدنظر والدین قرار گیرد که در عصر امروز محرکهای غریزی وجنسی از طریق ابزار آلات مختلف برای جوانان مذهبی جامعه ایران بسیار بیشتر شده وبه این ترتیب این موضوع می تواند نقش مهمی در بحرانهای اجتماعی داشته باشد وتنها نسخه قطعی برای جلوگیری از تبعات این موضوع در یک جامعه دینی ازدواج زود هنگام است.

 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:42 :: نويسنده : علی علیکرمی

 

 

نکته ای که به صورت قابل توجهی باید به آن اشاره داشت این مطلب است که غرب با ادامه این شرایط بالاجبار باید روز به روز از مواضع خود عقب نشینی کند.چرا که شرایط افکار عمومی به شدت در حال منفی شدن کامل نسبت به سیاستهای غیر دوستانه وغیر منطقی کشورهای غربی است وهمین مساله آنها را تحت فشار قرار خواهد داد.

 

یکی از مهمترین خبرهایی که در چند روز اخیر روی رسانه های گروهی گوناگون وبه ویژه رسانه های غربی قرار گرفت بحث آمادگی آمریکا برای امتیاز دهی به ایران بود.آن چنان که بسیاری از رسانه های گروهی از جمله شبکه های خبری آمریکا مانند سی ان ان هم به این مسئله اشاره داشت.

دراین میان نکته ای که به یکباره توجه کامل افکار عمومی دنیا را به خود جلب کرده وسبب حتی شوکه شدن آنها شده این مطلب می باشد که آمریکا علی رغم تلاشهای گسترده خود برای تحت فشار قرار دادن ایران به این صورت حاضر به دادن امتیاز شده است.

برای درک بهتر این موضوع وچرایی این وضعیت باید به نگاهی به شرایط منطقه ومیزان تاثیر گذاری ایران دراین شرایط داشت چرا که از یک سو ایران به دلیل موقعیت خاص وقدرت برتری که نسبت به دیگر کشورهای منطقه دارد در شرایط فعلی به عنوان یک قطب منطقه محسوب می گردد که آمریکا در حال حاضر نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد.از طرف دیگر شریان حیاتی نفتی وبحث نفوذ ایدئولوژیک ایران در کشورهای منطقه هم از دیگر نکاتی محسوب می شود که غرب نمی تواند بدون نگاهی به آن درباره ایران تصمیمی بگیرد.

این موضوع در حالی است که آمریکا در چند ماه اخیر به صورت ویژه والبته بدون منطق سیاسی تلاش در راستای فشار بیشتر برایران را افزایش داده،آنقدر که برخی از کشورهای بزرگ مانند چین وروسیه وحتی ژاپن این جهت گیری آمریکا وبه تبع آن اروپا نسبت به ایران را یک جهت گیری کاملا مغرضانه عنوان کرده اند واین اعتراض خود نسبت به این عملکرد دنیای سیاسی غرب را ،علنا و آشکارا بیان داشته اند.

در واقع به دلیل همین موضع گیری قدرتهای بزرگ آمریکا از این پس باید تمام تلاشهای خود برای فشارها برایران را کنار بگذارد. چرا که اولا فشارها جواب نداده است،ثانیا عرفهای بین المللی بیش از این به آمریکا اجازه طی روند فرا قانونی را نمی دهند.از سوی دیگر،ماجرا وقتی برای اروپا وآمریکا بغرنج تر می شود که تا به حال هیچ مسئله خاصی که نشان از غیر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران داشته باشد وجود نداشته وهمین مسئله سبب شده که تحریمها وفشارهای گوناگون بیش از گذشته افکار عمومی دنیا را تحت تاثیر قرار بدهد.

 

 

 

 

سیاستهای غیر دوستانه غرب در مقابل شفاف سازیهای ایران

 

این موضوع وقتی دایره تسلیم را برای غرب تنگ تر می کند که مقامات ایران اعلام می کنند که ایدئولوژی اسلامی  آنها اجازه دستیابی به صلاح هسته ای را به آنها نمی دهد واین کشور تنها به دنبال مباحث صلح آمیز هسته ای می باشد. 

 

 

دراین بین نکته ای که به صورت قابل توجهی باید به آن اشاره داشت این مطلب است که غرب با ادامه این شرایط بالاجبار باید روز به روز از مواضع خود عقب نشینی کند.چرا که شرایط افکار عمومی به شدت در حال منفی شدن کامل نسبت به سیاستهای غیر دوستانه وغیر منطقی کشورهای غربی است وهمین مساله آنها را تحت فشار قرار خواهد داد.در همین رابطه باید به تظاهرات چند روز پیش تظاهرات ضد جنگ با ایران در آمریکا اشاره داشت.

اما در کنار تمام این مسائل که هر کدام را باید علتی کاملا مشخص برای لزوم امتیازدهی غرب به ایران در مذاکرات آینده ۵+۱ دانست باید به بحث دیپلماسی فعال ایران هم اشاره داشت،به ویژه که صحبتهای رهبر انقلاب اسلامی درباره حرام بودن سلاح هسته ای در اسلام تاثیر دیپلماتیک بسیاری در منطقه وجهان داشته وهمین موضوع به نوعی تمام هجمه های غرب را مبنی بر علاقه ایران به سلاح هسته ای به طور قابل توجهی خنثی کرده است.

 

به نظر می رسد با توجه به تمام این شرایط آمریکا ومتحدین اروپایی اش در اجلاس آینده ۵+۱ باید امتیازات قابل توجهی به ایران بدهند که این امتیازات با گذشت زمان بیشتر خواهد شد چرا که از لحاظ دیپلماتیک، ایران به دلیل شفاف سازیهایش روز به روز درحال قرار گرفتن در موقعیت بهتری است.


 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:40 :: نويسنده : علی علیکرمی

پس از پایان جنگ تحمیلی و شکست رویاروئی نظامی غرب و ایادی آن در برابر انقلاب اسلامی ایران،نظام سلطه برای جبران این ناکامی استراتژی خود در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران را متحول نموده و با نیت ا ستمرار روند  براندازانه، در جبهه فرهنگی مشغول طراحی و اجرای توطئه های گوناگون شد.با گسترش و فراگیر شدن امکانات فضای مجازی،عرصه جدیدی برای مهاجمین فرهنگی ایجادگردید که با بهره گیری از آن توانستند بخشی از نگاه مسموم خود به جهان و جهانیان را به جوانان کشورمان منتقل نموده و در واقع این حوزه را به عرصه تاخت و تاز علیه هویت ایرانی و اسلامی کشورمان تبدیل نمایند

در فرآیند تهاجم فرهنگی که بعدها به جنگ نرم تعبیر و تفسیر گردید،فرهنگ جامعه به عنوان سنگ زیرین و پایه اصلی جامعه مورد هدف قرار گرفته و مسخ هویت اسلامی و ایرانی در دستور کار دیوصفتان قرار دارد.دشمن، عقبه جمهوری اسلامی ایران یعنی اخلاق اسلامی،ایمان و توکل به خداوارزشهای الهی را نشانه رفته و با شعارهای فریبنده همچون جهانی سازی و دهکده جهانی و ...به صدور فرهنگ ضدارزشی و تحمیل سبک زندگی غربی به مردم کشورمان می اندیشد

در واقع فریاد بلند ناتوی فرهنگی ،عاری ساختن جهان اسلام از هویت انسانی-اسلامی و در نهایت براندازی نظام جمهوری اسلامیست.سردمداران این سیاست نیز هیچ ابائی از علنی کردن این استراتژی نداشته و صراحتا به نشانه گیری فرهنگ اسلامی اشاره نموده اند.

"دیوید کیو" مامور سازمان سیا میگوید:مهم ترین حرکت در براندازی جمهوری اسلامی ایران ،تغییر فرهنگ فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم

"شجاع الدین شفا" ضدانقلاب مقیم خارج از کشور می نویسد:اصولا راهبرد جدید ما مبارزه فرهنگی است.ما باید بینش مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ایران ساقط شود

برنامه ریزان تهاجم فرهنگی برای دست یابی به اهداف شوم خود بسترها و نقاط آسیب پذیری جامعه اسلامی را شناسائی نموده و با تکیه بر گسل های زلزله خیز فرهنگی در تلاش برای کاهش مقاومت  جامعه در برابر نفوذ فرهنگ غربی بر می آیند.با توجه به ارزش و اعتباری که اسلام برای نهاد مقدس خانواده قائل شده،نوک پیکان این حملات به سمت سست کردن بنیاد خانواده ها نشانه گیری شده و زنان بعنوان پرورش دهندگان نسل انقلابی،در کانون توجهات قرار گرفته اند.در همین راستا نیز عمده ترین استراتژی شبکه های ماهواره ای بر ترویج اباحه گری،روابط نامشروع وخیانت در خانواده ها استوار  گردیده تا بواسطه آن از انسجام  و عمق اثرگذاری این نهاد مقدس بکاهند

مهم ترین شاخصه یک زن ایرانی مسلمان،رعایت حجاب اسلامیست.بهمین دلیل واضح است که مبارزه با حجاب و ترویج بی حجابی و بد حجابی در جامعه اسلامی،در راس برنامه های تهاجم فرهنگی قرار گیرد.از این حیث،دشمن حجاب زنان ایرانی را بزرگترین مانع برای دستیابی به اهدافش تلقی نموده و بهمین دلیل است که با سرمایه گذاری فراوان و بهره گیری از طیف گسترده ای از امکانات رسانه ای خود درصدد کاهش تدریجی ارزشهای زن مسلمان بر می آید. به تعبیر زیبای شهید محمدحسن جعفرزاده که میتوان آنرا خواسته همیشگی شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی از زنان گرانقدر این کشور دانست:", قبل  از هرچیز استعمار ,از سیاهی چادر زنان ما میترسد تا سرخی خون شهدا "

همفر جاسوس انگلیسی در کتاب خاطرات خود مینویسد:زنان ایران دارای حجاب محکم هستند که نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست.به هروسیله ای که شده باید زن مسلمان را از حجاب اسلام خارج کرد و بی حجابی را دربین مسلمانان رایج نمود و ابتدا برای گول زدن آنها "برای اینکه"حجاب را کنار بگذارند باید به آنها تفهیم کرد که حجاب به صورت چادر و یا عبا مربوط به اسلام نیست.

بر اساس همین تئوری پردازی استعمار، شاهد انواع دروغ پردازی و جعل تاریخ ایرانی و اسلامی در رسانه های وابسته به بدخواهان این مرز و بوم هستیم که با بهره گیری از شگردهای مختلف در صدد تحریف حقائق به منظور تامین اهداف شوم خود هستند.لذا زنان بابصیرت و برومند کشور عزیزمان باید با نگاهی تیزبینانه این حرکت خزنده در عرصه فرهنگ کشور را مشاهده و رصد نموده و حجاب اسلامی خود را بعنوان عنصری بازدارنده در برابر تهاجم فرهنگی،پاس دارند.

همه ساله بطور متداول با شروع فصل گرما، بر شدت بدحجابی ها در کشور افزوده شده و متاسفانه شاهد جلوه های نامناسبی از بدپوششی در جامعه هستیم که به هیچ وجه درخور و شایسته یک زن مسلمان ایرانی نیست.علاوه بر این،امسال آغاز فصل گرما مقارن با سالگرد شهادت بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره(س)گشته و همین تقارن زمانی نیز بار مسئولیت زنان کشورمان را سنگینتر نموده است.بیشک حفظ حرمت و شان ایام عزاداری بانوی برگزیده عالم،مستلزم رعایت پوشش مناسب در خواهران گرامیست که زهرای اطهر(س)را الگوی زندگانی خویش قرار داده اند

در این میان نقش بانوان مومن و متدین مازندرانی جایگاهی برجسته می یابد.استان لاله خیز مازندران مهد فرهنگ علوی و دیار مردمانیست که در طول تاریخ دل در گرو محبت ائمه معصومین سپرده و در هیچ برهه ای از زمان،از مجاهدت برای اعتلای اسلام فروگذار نکرده اند.تقدیم بیش از ده هزار شهید به انقلاب اسلامی ایران،خود گواهی بر این ارادت خالصانه است.بی تردید شایسته استان ما نیست که خدای ناکرده جلوه های بدحجابی در آن مشاهده شده و احساسات خانواده های معظم شهدا جریحه دار گردد.فراموش نکنیم عزت امروز کشور ناشی از خون پاک شهدای این مرز و بوم و صبر و بردباری خانواده هائیست که فرزندان برومند خود را نثار این کشور نموده اند.

بارها و بارها از زبان خانواده های معظم شهدا شنیده ایم که هیچ چیز به اندازه مشاهده مصادیق بدحجابی در جامعه،داغ عزیزان آنها را تازه نمیکند.پس اگر مرحمی بر آلام این بزرگواران نیستیم،لااقل انصاف حکم میکند موجبات رنجش خاطر آنها را فراهم نیاوریم.

از سوئی دیگر استان مازندران به واسطه برخورداری از نعمات طبیعی همچون جنگل و دریا همه ساله میزبان جمعیت فراوانی از مسافرین بوده و در این میان،حفظ پوشش مناسب توسط بانوان مازندرانی میتواند زمینه های بدحجابی و بد پوششی مسافرین را نیز به شدت کاهش داده و از هنجارشکنی در این خصوص جلوگیری نماید

 میگویند پس از رحلت رسول اکرم(ص)زهرای مرضیه هیچگاه لبخند نزد،مگر زمانیکه مطمئن شد پس از رحلتش در تابوتی تشییع خواهد شد که پوشش مناسبی را بر پیکر مبارکش تامین خواهد کرد.زنان عزیز کشورمان که پیروی از منش زهرای اطهر ،همچون مدال افتخاری بر گردنشان آویخته است باید به احترام چادر خاکی بانوی دو عالم  و به احترام ایام عزای الگوی جاودانه زنان جهان،دقت و مراعات بیشتری در نحوه پوشش خود بعمل آورده و قلب نازنین دخت گرامی رسول خدارا از کردار خود راضی و خشنود نمایند