|
چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, :: 11:25 :: نويسنده : علی علیکرمی
آنهایی که حاج کاظم رو بعد از خیبر دیدند یادشان هست که حاجی خیلی شکسته شده بود. داغ ابراهیم همت، مرتضی سلمان طرقی، حمزه دولابی، احمدساربان نژاد و رحمت الله کُرد داشت کاظم رو از پا درمیآورد. ![]() به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، مهم نیست چه کسی موسس تیپ بوده و بعد چه کسی فرمانده شده و بعد چه کسی تیپ رو به توانمندی عملیاتی رسونده. این برای بازی های ماها مهمه نه برای اون نازنینان به عرش سفر کرده. امام عزیز فرمودند اگر همه پیامبران خدا رو یکجا جمع کنند هیچ اختلافی بینشان نیست، چرا که همه اونها یک مبداء و یک مقصد رو نشان میدهند و آن هم خداست. این حرف حکیمانه در مورد فرماندهان عزیز ما که پیرو پیامبران هستند هم در جنگ مصداق داشت. شهید محسن وزوایی عاشق شهید علی موحد دانش و شهید حاج کاظم رستگار بود. شهید موحد مخلص، وزوایی و رستگار بود و شهید رستگار وارث هر دو. غربت ارثیه فرماندهان تهرونه و از غربای فرماندهان تهرون شهید رستگار و شهید موحد هستند.میگویند حاج کاظم رستگار به خاطر اعتراض به روش اداره جنگ از سوی بعضی از فرماندهان رده بالای سپاه مغضوب شد؛ این ظاهرقضیه است. اما این حقیر که بعد از عملیات خیبر بارها پای درد دل شهید رستگار بودم و الان هم اون صدای بم و پر طنینش تو گوشم هست و بعد از 27 سال دارم مرور میکنم، فهمیدم که رستگار از کبریایی بعضی از فزماندهان جنگ به ستوه اومده بود. از منم منم زدن بعضی ها مینالید. اما من و امثال من چون دیدمون به اندازه دیدن نوک بینی یمان هم نبود به او حق نمیدادیم. زمانه چرخید و دیدیم در یکی دوسال پیش این کبریایی کار دستشون داد. این منم زدن از چشم مردم انداختشون. حالا زوده امثال من و ما بفهمیم، حاج کاظم چه کرده. شهید رستگار در زمان خودش سرآمد فرماندهان عملیاتی تهران بود و تمام رزمندگان تیپ 10 سیدالشهداء(ع) و لشگر 27 محمدرسول الله(ص) اون رو یک اسطوره جنگ میدونستن. حتی دشمن هم این رو فهمیده بود. هرکجا می فهمید فرمانده میدان رزم، حاج کاظم رستگاره با همه توان میومد. اینرو همه شنیدند. وقتی تعریف میکنند از شهادت دلاورمرد خیبر، شهید حاج محمد ابراهیم همت در جزیره مجنون محاله از تموم شدن نیروها و قرض گرفتن نیرو از قاسم سلیمانی عزیز نگن. اما هیچکس از آنچه که بر رستگار در خیبر گذشت چیزی نمیگه. فقط میگویند رستگار اعتراض داشت به نحوه اداره جنگ، آخه اگر اونا هم جای رستگار بودند و سه روز پاتک جنون آمیز دشمن رو که خودشون گزارش دادن چقدر توپ وحمپاره از آسمان بارید تجربه میکردند و در حد عملیاتی تیپ سیدالشهداء(ع) بدنهای زیر شنی های تانک له شده رو میدیدند تاب نمیآوردند.
نظرات شما عزیزان:
![]() |